مهر
اکونومیست در این مقاله با نگاه به مدیریت کسبوکارها از زاویهای متفاوت، استدلال میکند که مدیریت مؤثر، فقط در برگزاری جلسات بیشتر، گرفتن پروژههای بزرگتر یا برقراری ارتباطات بیشتر نیست؛ بلکه توانایی حذف موارد غیرضروری یا غیرمولد نیز به همان اندازه مهم است.
موضوع این مقاله اکونومیست بهرهبرداری رهبران سیاسی به ویژه در تونس، از احساسات ملیگرایی مردم در راستای منافع شخصی است
تیر
گزارشها نشان میدهد میزان نابرابری در کشورهای مختلف طی 4 دهه گذشته به میزان قابلتوجهی افزایش داشته است. در این مدت نسبت میانگین درآمد دهک دهم به میانگین درآمد 5 دهک پایین جامعه دو برابر شده و از 8.5 به 15 رسیده است. اما بهموجب رشد اقتصادی کشورهای درحالتوسعه، نابرابری بین کشوری کاهش چشمگیری داشته است. نابرابری در ثروت بسیار بیشتر از درآمد است. درحالیکه دهک دهم درآمدی حدود 76 درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارند، 5 دهک پایین درآمد فقط 2 درصد از ثروت جهانی را دارا هستند. همه اینها لزوم ورود دولت برای کاهش نابرابریها را گوشزد میکند.
در سالهای اخیر کمبود نیروی کار ماهر و خدماتی در بیشتر کشورهای توسعه یافته، به ویژه آمریکا به یکی از چالشهای اساسی تبدیل شده است. از جمله دلایل این موضوع میتوان به سیاستهای سختگیرانه در جذب نیرویهای خارجی، کاهش نرخ مشارکت مردان نسبت به دهههای قبل و افزایش بازنشستگی پیش از موعود اشاره کرد در این راستا، افزایش دستمزدها، تسهیل شرایط دورکاری، کاهش روزهای کاری، تسهیل در روند جذب نیروی مهاجر، انجام کارها به صورت مشارکتی و عدم نیاز به مدارک دانشگاهی در برخی مشاغل از سیاستهایی است که برخی شرکتها برای جذب، نگهداری و کمبود نیروی مورد نیاز خود به کار بستهاند. هر چند عواملی مانند همهگیری کرونا نیز یکی از دلایل مهم در کمبود نیروی کار در شرکتهای صنعتی بوده است، به نظر میرسد با کاهش موج بیماری کووید-19 کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا و آلمان همچنان با کمبود نیروی کار ماهر روبرو باشند.
بسیاری از سرمایهداران پر نفوذ، فراریان مالیاتی، الیگارشها و جنایتکاران بینالمللی، لندن را یکی از بهترین مکانها برای پولشویی و نگهداری ثروت خود انتخاب میکنند. در سالهای اخیر لندن به عنوان یک مرکز مالی بزرگ جهان با مقررات سهلگیرانه در نظام قانونی، تبدیل به یکی از مراکز مهم ورود پولهای غیرقانونی بینالمللی شده است. حجم این پولها آنقدر بالا است که به لندن لقب «لندنگراد» داده میشود.
بر اساس مطالعه بانک جهانی، دو سوم پسر بچههای ده ساله در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا توانایی خواندن یک کتاب داستان ساده را هم ندارند. به عنوان مثال، در مصر و عربستان به ترتیب تنها ۲۵ و ۵۰ درصد از پسر بچههایی که مقطع ابتدایی را به اتمام رساندهاند، توانایی خواندن مطالب ساده را دارند. این کیفیت پایین آموزش دانشآموزان در مقطع ابتدایی تبدیل به یکی از نگرانیهای جدی رهبران کشورهای عربی شده است.
ژاپن را از هر نظر که بنگریم، کشوری است که دارای درسهای فراوانی برای دیگر کشورهاست. از منظر اقلیمی، در این کشور، احتمال بروز بلایای طبیعی بسیار بالاست و این امر، تابآوری جامعه را در برابر مشکلات افزایش داده است. همچنین سیاست خارجی متوازن و اقتصادمحور ژاپن از مهمترین دلایل موفقیت سیاسی و اقتصادی این کشور بوده است. علاوه بر اینها، سیستم شهری در ژاپن، چندقطبی بودن توکیو و برنامه دولت این کشور برای افزایش سلامت روانی افراد سالمند را میتوان از مهمترین دستاوردهای دولت این کشور در چند سال گذشته دانست. مهمتر از همه اینکه دولت ژاپن با وجود تحمل سه دهه رکود اقتصادی توانسته است مدل به نسبت موفقی را ارائه دهد و بهعنوان سومین اقتصاد بزرگ دنیا، نقشآفرینی کند.
اگر یک مدل اقتصاد کلان ساده دو کشوری را در نظر بگیریم، کشور فقیرتر بازده نهایی سرمایه بالاتر و کشور توسعهیافتهتر بازده نهایی سرمایه پایینتری خواهد داشت و این موضوع جریان سرمایه را از کشور توسعهیافتهتر به کشور فقیرتر به راه میاندازد تا در نهایت تعادل برقرار شود و وضعیت هر دو نسبت به شرایط ابتدایی بهبود یابد؛ این در حالی است که پدیده "فزونی پسانداز" در مقابل استدلال مطرحشده قرار گرفته و به طور مصداقی، آمریکا به جای اینکه نقش صادرکننده سرمایه را داشته باشد، واردکننده سرمایه از بسیاری کشورهای کمترتوسعهیافته شده است. این مسئله منجر به بروز نگرانیهایی در سطح جهانی شده است.
اردیبهشت
افزایش تورم آمریکا و اروپا به سطوح بالای 5 درصد طی 6 ماه منتهی به ژوئن 2022، انتظارات از بانکهای مرکزی برای اتخاذ سیاستهای انقباضی را افزایش داد. در مقابل، بانکهای مرکزی، افزایش تورم در اقتصاد را گذرا و موقتی میدانستند و به همین دلیل، اقدام به افزایش نرخ بهره نکردند. با این وجود، متخصصان اقتصادی استدلال میکنند که با توجه به رشد بیش از انتظار تولید ناخالص اسمی، افزایش تورم در اقتصادهای آمریکای شمالی و اروپا ناشی از افزایش تقاضا بوده و ادامهدار خواهد بود. مهمترین شاهد آن نیز افزایش انتظارات تورمی و فعالسازی چرخه دستمزد-تورم در برخی کشورهاست. اما به نظر میرسد ترس از تداوم همهگیری، بانکهای مرکزی را در زمینه اتخاذ سیاستهای انقباضی محتاطتر کرده است. در اروپا علاوه بر نگرانی از تداوم همهگیری، ترس از تورم منفی و عدم بازگشت اقتصاد به روند قبل از همهگیری کرونا، مزید بر علت شده که بانک مرکزی اروپا اقدامی در زمینه افزایش نرخ بهره انجام ندهد.
خرداد
یکی از کنایههای معروف برنارد شاو، نمایشنامه نویس شهیر انگلیسی، درباره اقتصاد چنین است که «اگر از 6 اقتصاددان درباره یک موضوع اقتصادی سوال کنید، 7 نظر مختلف بیرون میآید.» اختلاف نظر درباره گزارههای اقتصادی در بین پژوهشگران این حوزه، قدمتی به تاریخ علم اقتصاد دارد؛ ضرورت دخالت دولت، اعمال قانون حداقل دستمزد و اعمال مالیات بر سرمایه، تنها تعداد اندکی از موضوعاتیست که اقتصاددانان به توافق جامع پیرامون آن نرسیدهاند. اما مطالعات جدید نشان میدهد که همگرایی پیرامون موضوعات اقتصادی، نسبت به دهههای گذشته بیشتر شده است.
حمله روسیه به اوکراین ریسک جدیدی را به امنیت اقتصادی دنیا اضافه کرده است؛ زیرا این دو کشور از بزرگترین صادرکنندگان مواد غذایی در دنیا بهحساب میآیند. در مجموع 12 درصد از تجارت مواد غذایی دنیا توسط این دو کشور صورت میگیرد و تحریم روسیه غرب و بستهشدن بنادر اوکراین به دلیل جنگ، صادرات این دو کشور را مختل کرده است. 28 درصد از صادرات گندم دنیا، 75 درصد از صادرات روغن آفتابگردان و 29 درصد از صادرات جو توسط این دو کشور انجام میشود. علاوه بر این، روسیه و بلاروس از بزرگترین صادرکنندگان کودهای شیمیایی در دنیا بهحساب میآیند و افزایش قیمت آنها نیز حاشیه سود کشاورزان را کاهش داده است. همچنین بسیاری از کشورها در پاسخ به کمبود عرضه مواد غذایی و نگرانی در زمینه قحطی، صادرات خود به دیگر کشورها را محدود کردهاند. همه اینها نشان از یک بحران در صنعت مواد غذایی به شمار میآید و اهتمام دولتها را میطلبد.
بازار خردهفروشی در آمریکا بعد از همهگیری کرونا از دو مسیر تحت تاثیر قرار گرفته است؛ در وهله اول، مشکلات زنجیره تأمین، بخش عرضه اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده و در وهله دوم، افزایش تقاضای ناشی از رونق دوران پساکرونا و تمایل افراد برای حضور فیزیکی در فروشگاهها، تقاضای کل اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است. این دو موضوع در کنار یکدیگر، سبب کمبود کالاها در فروشگاهها شده است. علاوه بر اینها، به نظر میرسد بازار خردهفروشی در آینده بهصورت دوساحتی (آنلاین و آفلاین) به کار خود ادامه بدهد و در این زمینه بسیاری از بنگاههای خردهفروشی، سرمایهگذاری هنگفتی کردهاند.
همزمان با افزایش نرخ بهره در اروپا، نگرانی راجعبه بدهی عمومی ایتالیا افرایش یافته است. ماریو دراگی ، نخستوزیر ایتالیا، به هدف تحریک اقتصادِ به رکود رفته در دوران کرونا و بازیابی اقتصاد از افت 9 درصدی تولید در سال 2020، بسته حمایتی 790 میلیارد دلاری را از اتحادیه اروپا درخواست کردهاست؛ تورم شدید و افزایش بدهی دولت در کنار افت رتبه اعتباری اوراق، یادآور تجربه تلخ بحران مالی 2008 و بحران بدهی بسیاری از کشورهای اروپا است.
آذر
[۱] موج دیجیتالیزهشدن مالیه، آینده پول را در محاق ابهام برده و گردباد تمرکززدایی، پول خصوصی و دیجیتال، چشمانداز کسبوکار و حق حاکمیت دولتها را دگرگون کرده است. پایان عمر پول نقد به منزله انقلاب در نظام پولی جهان است. بازیگران نظام پولی آینده، فینتکها، غولهای دیجیتال، و بانکهای مرکزی هستند. گروه اول بازی را به هم نمیزنند؛ اما اگر پول خصوصی و غیرمتمرکز، در شبکه کاربران غولهای دیجیتال، مانند آمازون، جایگزین پول بانک مرکزی شود، ابزار اثرگذاری سیاستگذار پولی بر متغیرهای کلان از دست خواهد رفت. واکنش بانکهای مرکزی به انقلاب دیجیتال در سه راهبرد خلاصه میشود: مقاومت در برابر تحول، تسلیم در برابر بخش خصوصی، و استقبال هوشمندانه از فناوری.
آبان
فقدان سرمایهگذاران اولیه در بازار سرمایهگذاری دولتی در ایران با توجه به نقش مهمی که آنها در بازارگردانی کار میکنند، باعث میشوند تا دولت از طریق این ابزار غیرتورمی با مشکلاتی مواجه گردد.
عدم استمرار سیاستها و پیشبینی ناپذیری تصمیمگیریها در کنار شفافیت پایین و تفسیرهای سلیقهای از قوانین باعث میشود تا فضای کسبوکار با ضریب نااطمینانی بالایی همراه باشد. این در حالیست که سیاستگذاریها باید در تعامل نزدیک با فعالان صنعت، اتحادیهها، اصناف و انجمنهای کسبوکار صورت پذیرد.
خردهفروشی در آمریکا در شرایط نامناسبی قرار دارد؛ همزمانی شوک منفی عرضه با شوک مثبت تقاضا. بحران در زنجیره تامین، هزینه حمل و نااطمینانی در زمان تحویل را بالا برده؛ موج افزایش دستمزد هم حاشیه سود را کم کرده است. پیشبینی میشود اقبال مردم به خرید حضوری، سهم فزاینده تجارت الکترونیک را کم کرده و افتتاح فروشگاهها از تعطیلی آنها پیشی بگیرد. غولهای خردهفروشی که از پیش، خود را برای مواجهه با بحران آماده کردهاند، میتوانند به اتکای زیرساختهای دیجیتال جدید مدل عرضه محصولشان را چندکانالی کنند و در برابر پندمی دوام بیاورند. اما، فروشگاههای کوچک ممکن است زمین بازی را به غولها واگذار کنند.
اکونومیست موضوع بازگشت سطح فروش خطوط هواپیمایی جهان به سالهای پیش از رکود همهگیری کرونا را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط موجود در آمریکا، کشوری که در یک بازه زمانی کوتاه این حجم از مرگ ناشی از ویروس کرونا را تجربه کرده است، میلیونها نفر بیکار شدهاند، هزاران کسب و کار از بین رفتهاند و البته مراجعه به مراکز روانپزشکی افزایش یافته است، چگونه میتوانیم به دادههای مربوط به تولید ناخالص داخلی مبنی بر رشد تولید در این کشور، اعتماد کنیم؟ آیا اکتفا به یک سنجه اقتصادی (به طور خاص تولید ناخالص داخلی)، میتواند در ارزیابی کلی شرایط یک اقتصاد مفید باشد، یا مجموعهای از شاخصها باید در کنار هم جمعآوری شوند تا تفسیر نتایج به طور دقیقتر صورت گیرد؟
بروز همهگیری کرونا زنجیره تامین جهانی را با مشکل مواجه کرده است؛ به طوری که هر موج ناشی از جهش ویروس کرونا در شرق (چین) میتواند اختلالهای جدی در عرضه کالا در غرب (آمریکا) ایجاد نماید. علاوه بر آن، افزایش تقاضا نیز میتواند مزید بر علت شود؛ چراکه نااطمینانی در زنجیره تامین کالاها ممکن است مردم را به سمت خرید بیشتر برای مصون ماندن از کمبود کالا سوق دهد.
در این گزارش به بررسی عملکرد 38 کشور OECD در مواجهه با همهگیری ویروس کرونا میپردازیم؛ در این راستا از پنج شاخص تولید ناخالص داخلی، درآمد خانوارها، عملکرد بازار سهام، مخارج سرمایهای و بدهی دولت استفاده شده است. نتایج این بررسی تصویر اقتصادی این کشورها را در طیف وسیعی از رنگهای سفید (برندگان همهگیری کرونا) تا سیاه (بازندگان همهگیری کرونا) نشان میدهد. کشورهای دانمارک، نروژ و سوئد خود را از تنگنا نجات دادهاند و در صدر رتبهبندی قرار دارند؛ از طرف دیگر بسیاری از کشورهای بزرگ اروپایی مانند انگلیس، آلمان و ایتالیا وضعیت مطلوبی نداشتهاند و اسپانیا نیز به شدت ضعیف عمل کرده است.
بعد از جهش بازار سهام در سه ماههی آخر سال 2021، بازارهای مالی آمریکا سال 2022 را با یک رکورد منفی آغاز کردند؛ ژانوییه 2022، شاخص بازار 5.3 درصد کاهش پیدا کرد، بازار رمزارز سقوط بیش از 50 درصدی را تجربه کرد و سهمهای پراقبالِ حوزه تکنولوژی روی بد خود را نشان دادند؛ سهام فیسبوک، تسلا و آمازون یکسوم ارزش خود را از دست دادند. آیا این اتفاقات مقدمهای بر شروع بحران مالی دیگر در آمریکا خواهد بود؟ و این افت سریع بازار چه پیامدهایی برای اقتصاد جهانی به همراه دارد؟
بعد از دوران همهگیری کرونا و قرنطینه، نارضایتی بین عوامل اقتصادی بیداد میکند؛ شرکتها در حال افزایش نرخ فروش خود هستند و سطح قیمتها در حال افزایش است؛ از طرف دیگر نیروهای کار نیز دستمزد بالاتری از شرکتها درقبال افزایش قیمتها طلب میکنند. اگر طلب دستمزد بالاتر در پاسخ به قیمتهای بالاتر سرعت پذیرد، ممکن است نبرد بین افزایش قیمتها و طلب افزایش دستمزد توسط نیروی کار دوباره و چندباره تکرار شود و این چرخه به مارپیچ قیمت-دستمزد تبدیل شود که تبعات خطرناکی برای اقتصاد دارد.
بیش از دو سال از ظهور همهگیری کرونا میگذرد و به تدریج، اقتصادی جهانی در حال هضم کردن پیامدهای ناشی از شیوع این ویروس است. با شروع حمله روسیه به اوکراین، جهان غرب با چالش جدیدی روبهرو شد. تحریمهای اخیر غرب علیه روسیه، باعث افزایش قیمت انرژی در جهان شده و همین موضوع باعث افزایش قیمت تمامشده کالاها و افزایش تورم شده است. آیا موج جدیدی از تورم در راه است؟
شهریور
اکونومیست در این مقاله به نشانههایی از زوال در سیستم جهانی کنترل تسلیحات هستهای پرداخته و به کاهش قابل توجه روابط بین مراکز کاهش خطر هستهای (NRRCs) ایالات متحده و روسیه اشاره میکند.
روسیه از مهمترین کشورهای صادرکننده نفت در جهان است و تنشهای سیاسی میان غرب و روسیه، قیمت این کالای حیاتی را به بیش از 100 دلار به ازای هر بشکه رسانده است. پیش بینی میشود که قیمت نفت خام برنت در سال 2022، به صورت میانگین در همین سطح باقی بماند. اما در سال 2023، سطح قیمتها اندکی کاهش خواهد یافت و به 92 دلار خواهد رسید. البته اینکه جنگ روسیه و اوکراین بر قیمت هر کدام از کامودیتیها از جمله نفت در بلندمدت و کوتاهمدت چه تاثیری میگذارد تابع فاکتورهای مختلفی است. در سمت عرضه اقتصاد، فاکتورهای تاثیرگذار شامل وضعیت انبارهای ذخیرهای در دنیا و پتانسیل سایر کشورهای تولیدکننده برای افزایش عرضه میشود. در سمت تقاضای اقتصادی، کشش تقاضای هر کامودیتی و میزان جایگزینپذیری آن حائز اهمیت خواهد بود. از سوی دیگر، ادامهدار شدن جنگ، تشدید تنشهای سیاسی-اقتصادی و وسیعتر شدن تحریمها همگی میتوانند تاثیر بسزایی بر روی قیمت کامودیتیها در سالهای آینده داشته باشند.
حمله روسیه به اوکراین محدودیتهایی را در عرضه بسیاری از کامودیتیها موجب شده است. روسیه، اوکراین و بلاروس مهمترین صادرکنندگان بسیاری از کامودیتیها شامل سوختهای فسیلی، محصولات کشاورزی و انواع فلزات هستند. بهموجب این جنگ، عرضه این نوع از محصولات از دو مسیر تحت تأثیر قرار گرفته است. اولین مسیر، تاثیر فیزیکی جنگ بوده که عملا مانع عبور کالاها از مرزها شده و بخشی از ظرفیتهای اقتصادی اوکراین را ویران کرده است. دومین مسیر تأثیرگذاری جنگ، تحریمهای اعمال شده بر روسیه و بلاروس از سوی کشورهای غربی است که تجارت بینالملل را تحت تاثیر خود قرار داده است.
کمبود عرضه گاز طبیعی، اهداف محیط زیستی را در معرض تهدید قرار داده است. افزایش قیمت گاز طبیعی در اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین و احتمال افزایش بیشتر قیمتهای انرژی به دلیل تحریمهای روسیه میتواند به یک بحران انرژی در اروپا تبدیل شود. در همین رابطه، نبود یک جایگزین مناسب و ارزانقیمت برای گاز، اقتصاد کشورهای اروپایی را با تهدید مواجه کرده است. قوانین محیط زیستی اتحادیه اروپا سبب شده زغالسنگ که میتواند جایگزین ارزانی برای گاز طبیعی باشد، به حاشیه برود و همه اینها فشار مضاعفی بر قیمت گاز وارد کرده است. افزایش قیمتهای انرژی به دلیل محدودیتهای محیط زیستی میتواند محبوبیت سیاستهای کربنزدایی را بین رأیدهندگان اروپایی کاهش داده و ادامه این سیاستها را به محاق ببرد. به همین دلیل، کشورها لازم است سرعت گذار به انرژیهای پاک را مورد بازبینی قرار دهند.
ابعاد اقتصاد روسیه از نظر تولید ناخالص داخلی چندان بزرگ نیست (2 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان در روسیه ایجاد میشود) ، اما تحریم نفت آن میتواند تاثیرات وسیعی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. در هفتههای پایانی مارس که بحثهای تحریم نفت روسیه به اوج خود رسیدهاست، در جلسات اوپک پلاس و اجلاس هیوستون هشدار داده شد که نفت گران میتواند زمان بهبود اقتصاد جهانی از رکود تورمی دورهی کرونا را به تعویق بیاندازد. در صورت تداوم این روند، آیا باید منتظر نفت 200 دلاری باشیم؟
وابستگی انرژی اروپا به روسیه با حمله این کشور به اوکراین و بروز تنشهای جدید غرب و شرق شدت یافته است؛ این میزان از وابستگی به روسیه، امنیت انرژی اروپا را به خطر میاندازد؛ در نتیجه اروپا در چشمانداز کوتاهمدت و بلندمدت در پی کاهش وابستگی انرژی به کمک تعامل با عرضهکنندگان گاز جایگزین روسیه و حرکت به سوی انرژیهای تجدیدپذیر است.
بازار نفت و فرآوردههای آن به دلیل نیاز کشورها، به ویژه کشورهای صنعتی، همواره با چالشهایی روبرو بوده است. در سالهای اخیر، وقوع جنگهایی مانند جنگ سوریه و اخیرا جنگ اوکراین به چالشهای این بازار افزوده است. چالشهای سیاسی و استراتژیک نفت و فرآوردههای آن همواره دامنگیر همه کشورهای ثروتمند و فقیر بوده است. در کشورهای فقیر آفریقا نیز، مدیریت ضعیف، ساختار سیاسی و اقتصادی نامناسب، عدم توجه به زیرساختها، نبود پالایشگاههای مناسب نفت خام، نبود راههای ارتباط دریایی و در آخر دور افتادن از کشورهای نفت خیز، از مشکلات دسترسی به سوخت محسوب میشود.
میانگین دمای کرهی زمین، در بازه انقلاب صنعتی تا به امروز، نزدیک به 1.2 سانتیگراد افزایش پیدا کرده است. دلیل اصلی این پدیده ناگوار، انتشار بیشاز حد گازهای گلخانهای و به طور خاص کربندیاکسید است. طبق آخرین گزارشهای بانک جهانی، تا سال 2021، بیشاز 2.4 گیگاتن کربندیاکسید وارد هواکره شده است که دلیل آن نیز، جاهطلبیهای انسان در ارتباط با طبیعت بوده است. اگر اصلاح اساسی در روند فعالیتهای انسان اتفاق نیافتد، روند افزایش دما تا سال 2050 ادامه داشته و ممکن است هوای زمین را 2.5 درجه گرمتر کند.
عدم اطمینان نسبت به تقاضای نفت در آینده به دلیل تهدیدهای بالقوه گذار انرژی برای سوختهای فسیلی، باعث شده تا عربستان استراتژی نفتی جدیدی را برای سازگاری با شرایط جدید حاکم بر بازار نفت اتخاذ کند که میتواند ضمن کاهش سرعت گذار انرژی و سهم سوختهای فسیلی در سبد انرژی جهان را تا حدودی حفظ کند. این استراتژی میتواند توسط دیگر کشورهای صادرکننده نفت نیز به عنوان الگوی موفق مورد استفاده قرار گیرد و ابعاد تأثیرگذاری مذکور را گستردهتر کند
بحران شکل گرفته در بخش انرژی کشورهای اروپایی و آمریکایی ابعاد جهانی یافته است. ریشههای این بحران سرمایهگذاری ناکافی در انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش وابستگی به کشورهای صادرکننده سوختهای فسیلی با ساختارهای سیاسی الیگارشی مانند روسیه و عربستان و سابقه آزادسازی و مقرراتزدایی بازار انرژی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه است. بازآرایی بازار انرژی، متنوعسازی منابع واردات انرژی و افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی از مهمترین راهحلهای مطرح شده در این رابطه است.
کشورهای تولیدکننده نفت در عصر فراوانی توان تحمل قیمتهای پایین نفت در بلندمدت را ندارند. هزینههای اجتماعی کاهش قیمتهای نفت باعث میشود تا ثبات اقتصادی و سیاسی این کشورها را به مخاطره افتد. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی از طریق اصلاحات اقتصادی سریع و اثربخش، رمز موفقیت کشورهای نفتی در نظم جدید حاکم بر بازار نفت است.
چشمانداز توقف رشد تقاضای نفت و افزایش بلندمدت عرضه باعث شده تا بازار نفت از عصر کمیابی به عصر فراوانی گذر کند.
اکونومیست در ص ۴۰ از شماره ۹ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، در آستانه دهمین سالگرد ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین، طرح جاهطلبانهی ساخت زیرساختهای جهانی به رهبری این کشور را در آستانهی مرحلهی جدیدی میداند.
در زمان رئیس جمهوری مائوتسه تونگ، در سالهای اولیه حکومت کمونیستها در چین، تهدید تهاجم خارجی یک روایت ثابت بود. برای آمادگی مقابله با چنین حملاتی، دولت چین پروژهای عظیم به نام «جبهه سوم» را در سال 1964 راهاندازی کرد. این تلاش مخفیانه با هدف ایجاد یک مجتمع نظامی-صنعتی خودکفا در کوههای داخلی چین انجام شد و حداقل 15 میلیون کارگر در آن شرکت داشتند. منابع هنگفتی صرف این پروژه شد و به ریاضت اقتصادی و کمبود منابع مصرفی در سراسر کشور انجامید.
در دوران پساکرونا و با بهبود وضعیت اقتصادی جهانی، پیشبینی میشود که تقاضای مواد خام برای احداث زیرساختِ انرژیهای پاک و بازسازی کارخانههای تعطیلشده بیشتر شود. اتفاقی که در ماههای سپتامبر و اکتبر 2021 با افزایش قیمت حاملهای انرژی خود را نشان داد. در نتیجه، برای چین فرصت طلایی است که به کمک حجم بالای واردات و صادرات کالای خام اقتصاد خود، در پاسخ به تغییرتقاضای بازار و نیاز کشورهای جهان، نقش خود را در بازار بورس کالای جهانی تقویت کند.
افت رونق بازار مسکن در چین، مدل رشد اقتصادی در این کشور را تغییر خواهد داد. در سالهای اخیر، دولتهای محلی از طریق فروش اراضی شهری به قیمتهای بالا، درآمد زیادی کسب کردند و آن را صرف افزایش زیرساختهای شهری کردند. درآمد دولتهای محلی از طریق فروش اراضی در سال 2020 به بیش از 8.5 درصد از تولید ناخالص داخلی رسید و این حجم از فروش اراضی و ساخت و ساز، کاهش قیمت در بازار مستغلات را نیز به همراه داشته است. کاهش قیمت مستغلات، بسیاری از بنگاههای ساختوساز را نیز در معرض ورشکستگی قرار داده است. همچنین کاهش درآمد دولت از این مسیر میتواند روند رشد بلندمدت در اقتصاد چین را به خطر بیندازد.
حرکت در مسیر افزایش تولید ناخالص داخلی، در مراحل ابتدایی پر سرعت و هموار است، اما هر چه میگذرد حفظ سرعت سختتر و مسیر پیچیدهتر میشود. در نتیجه، تداوم رشد درآمد سرانه بالا برای بازه زمانی طولانی کار بسیار دشواری است. چین با حفظ رشد اقتصادی 7 درصد برای حدود سه دهه، با سرعت از کشوری با سطح درآمد پایین، به کشوری با سطح درآمد متوسط تبدیل شد. ژی پنگ، رییسجمهور چین، قصد دارد تا سال 2025 به جمع کشورهایی با درآمد بالا بپیوند، اما تحقق این هدف چالشها و موانعی دارد، از جمله چالش «تله درآمد متوسط». با توجه به موانع پیشرو، آیا چین موفق خواهد شد تا قطار اقتصاد خود را به جمع کشورهای با درآمد بالا برساند؟
پیشبینی کاهش رشد اقتصادی، سختگیریهای مقرراتی دولتی در مورد شرکتهای فناوری و روابط پرتنش با غرب باعث شده تا چشمانداز شرکتهای بزرگ اینترنتی چین مانند علی بابا به عنوان غول تجارت الکترونیک، دینگدانگ به عنوان فروشگاه آنلاین مواد غذایی و نتایز شرکت سازنده بازیهای رایانهای تیره و تار شود تا جایی که گزارشهای جیپیمورگان سهام شرکتهای اینترنتی چینی را غیرقابل سرمایهگذاری اعلام کند.
بحران بدهی در شرکت چینی اورگراند سبب شده است که بسیاری از صاحب نظران، نگران سرریز این بحران به سایر بخشهای اقتصاد چین شوند. این شرکت ساختوساز با 300 میلیارد دلار بدهی، یکی از بزرگترین بدهکاران دنیا، در آستانه ورشکستگی قرار دارد. اولین جرقه بحران در اورگراند با کمپین دولت چین برای کنترل بدهی شرکتها آغاز شد و این امر، معضل مالی ریشهدار در این شرکت را آشکار کرد. در سالهای گذشته، حباب ایجاد شده در بازار مستغلات سبب شد که شرکتهای توسعهدهنده داراییها از جمله اورگراند به انباشت بدهیها روی بیاورند. اما در سال 2021 روند قیمت دارایی و مستغلات کاهشی شد و بهموجبِ آن، اورگراند در معرض ورشکستگی قرار گرفت. حدود 25 درصد از کل بدهیهای این شرکت مربوط به بانکها و حدود 45 درصد مربوط به بانکداری در سایه است و حدود 1.4 میلیون از مردم معمولی نیز از بدهکاران این شرکت بهحساب میآیند. به نظر میرسد ورشکستگی اورگراند نتواند در کوتاهمدت ریسک جدیدی را از ناحیه بانکها به اقتصاد وارد کند و دولتمردان چینی، تمرکز خود را بر روی کمک به افراد حقیقی متضرر خواهند گذاشت.
تاکنون نزدیک به نیم میلیارد نفر در سراسر جهان به کرونا مبتلا شدهاند و بیش از 6 میلیون نفر جان خود را از دست دادهاند. گمانهزنیهای بسیاری در ارتباط با ریشه شیوع ویروس کرونا مطرح شده است. به همین جهت، پاسخ به سوالاتی مانند علت پیدایش، مکان شیوع و زمان انتشار ویروس میتواند بسیاری از ابهامات را رفع نماید. سازمان بهداشت جهانی در ابتدا خفاش، راسو و پانگولین را متهم ردیف اول اعلام کرد؛ اما مطالعات اخیر نشان میدهد که داستان کرونا، در سپتامبر 2019 از یک بازار خوراکیهای دریایی در ووهان چین شروع شده، ولی در بیان نوع دقیق حیوان، هنوز ابهام وجود دارد.
بازار اعتبار در ایران، به دلیل سرکوب مالی و قیمتگذاری منابع بانکی در نرخهای غیرتعادلی، با مازاد مزمن تقاضا روبهروست. ترکیب ناخوشایند هدایت اعتبار و سرکوب مالی باعث میشود منابع بانکها کم و ناپایدار شوند؛ سهم بنگاههایی که در اولویت سیاستمدار قرار گرفتهاند از این منابع کاهش یابد؛ و احتمال انتخاب متقاضیان کارای تسهیلات نیز افت کند. در نتیجه تولیدکنندگان کمتر از تقاضای خود اعتبار دریافت میکنند، و وفور نقدینگی در کلان اقتصاد با کمبود آن در سطح بنگاه مقارن میشود.
فرایند خلق پول و انباشت نقدینگی در بانکها، در صورت فشار حاکمیت بر این نهادهای مالی مبنی بر لحاظ نکردن ارزیابی فنی در انتخاب پروژهها، به حمایت از تولید در سطح کلان و رشد اقتصادی نمیانجامد؛ به تورم هم دامن میزند. بنابراین موضوع کانونی سیاست اعتباری باید به جای تخصیص منابع، اصلاح فرایند انتخاب پروژه در بانکها و مصونسازی آن از فشارهای سیاسی باشد.
هدایت نقدینگی دامی است که در شرایط سرکوب مالی سیاستگذاری اقتصادی را به سمت جیرهبندی اعتبار میکشاند. تولیدکنندگانی که با تولید زیرظرفیت، بیکاری کارگران، و برگشت چکهای بدهکاران روبهرو هستند؛ و تورم افزایش مستمر قیمت مواد اولیه را به آنها تحمیل کرده؛ دریافت وام با نرخ سود واقعی منفی را چاره مشکل تولید میبینند. اگر سیاستگذار حمایت از تولید ملی را فارغ از توجیه اقتصادی ارزشمند ببیند، در دام هدایت نقدینگی میافتد و عملا لابی تولید غیراقتصادی و ناپایدار را تقویت میکند.
با بروز بحران مالی ۲۰۰۸ و مشخصشدن نقش بانکها و قاعدهگذاری ضعیف بانک مرکزی، شاهد رواج نوع جدیدی از ابزارهای پرداخت، در قالب رمزپولها، بودیم،؛ رمزپولهایی که ضمن ارائة تجربیات مناسبی در حوزه سرمایهگذاری و پرداخت، تهدیدی جدی برای حاکمیت پولی کشورها بودند. برای مقابله با این تهدیدها، موسسات مالی بینالمللی به بانکهای مرکزی توصیه کردند که انتشار پول دیجیتال خود را بهصورت جدی بررسی نمایند.
این گزارش به بررسی نبرد بلاکچینها برای بدستآوردن سهم بیشتر از بازار سیستمهای مالی غیرمتمرکز میپردازد؛ بیتکوین و اتریوم با اینکه سهم قابل توجهی از بازار ارزهای دیجیتال را در اختیار دارند، از کارایی لازم برای پردازش تراکنشها، معامله داراییها، امکان دریافت وام و همچنین سپردهگذاری برخوردار نیستند؛ بلاکچینهای نوظهور به کمک بهروزرسانی نرمافزارهای مورد استفاده در شبکههای سیستم مالی غیرمتمرکز، در پی افزایش سرعت تراکنشها و کاهش هزینه آنها در کنار حفظ امنیت هستند و رقابت شدیدی بین بلاکچینها برای بدستآوردن سهم بیشتر از بازار سیستمهای مالی غیرمتمرکز در جریان است.
خروج از بانکداری سنتی و دیجیتالی شدن خدمات مالی و بانکی همواره یکی از دغدغههایی است که در حوزه مالی و بانکی وجود دارد. در سالهای اخیر، فناوریهای مالی یا فینتکها در راستای کمک به دیجیتالی شدن خدمات مالی و بانکی در حوزههای مختلف مانند خدمات پرداخت بینبانکی، نقل و انتقال بینالمللی پول، پولهای دیجیتال، بیمه و حوزه سلامت رشد چشمگیری داشتهاند. تدوین دستورالعمل و قوانینی که بتواند به شفافیت، ثبات و تداوم هر چه بیشتر این صنعت کمک کند، یکی از مهمترین اولویتهای سیاستگذاران حوزه فعالیت فینتکها است.
تصور جهان بدون بانک ممکن است دور از ذهن به نظر برسد؛ با گذر زمان، بانکها به اندازهای بزرگ شدهاند که در سال 2020 میلادی، مجموع داراییهای 1000 بانک بزرگ جهانی، حدود 128 تریلیون دلار ارزش داشتهاند؛ با این حال سهم شرکتهای مالی غیربانکی، که با استفاده از تکنولوژی خدمات خود را ارائه میکنند به سرعت در حال افزایش است؛ در سال 2019، داراییهای جهانی شرکتهای مالی غیربانکی به 50 درصد کل داراییهای جهانی رسید که حاکی از کوچکتر شدن سیستم بانکی به عنوان بخشی از نظام مالی است؛ در این گزارش به بررسی لزوم تغییر رویکرد در صنعت بانکداری میپردازیم و دید جامعی از روندهای طیشده این بازار به خصوص نوآوریهای شرکتهای مالی غیربانکی ارائه میکنیم.
بانک مرکزی اروپا، در آخرین گزارش خود اعلام کرد که سرمایهگذاری بر «یورو دیجیتال» را بهطور جدی دنبال میکند. بیشاز هشتاد درصد بانکهای مرکزی، اجرای آزمایشی پروژه CBDC یا ارز دیجیتال بانک مرکزی را شروع کردهاند. در همینحال، تعدادی از ارزهای دیجیتال شناخته شده، نقش خود را در نظام مالی غیرمتمرکز تثبیت کردهاند. تحولات اخیر، میتواند نشانهای از پایان تمرکز بانکها در واسطهگری و آغاز فصل جدیدی از رویای تمرکززدایی مالی باشد. اما، آیا اعتماد به ارز دیجیتال، مزیّت بیشتری دارد؟
دیجیتالی نمودن خدمات مالی و بانکی و متصل نمودن افراد و کسب و کارها از هر نقطهای به یکدیگر در سریعترین زمان و با کمترین هزینه و بدون نیاز به واسطه از اهدافی است که فینتکها دنبال میکنند. در سالهای اخیر به مدد فناوری فینتک بسیاری از خدمات مالی و بانکی از حالت سنتی خود خارج شده و بروکراسیهای پیچیده و دست و پاگیر بانکی و مالی حذف و یا بسیار سادهتر شده است. در حال حاضر فناوری فینتک حوزههای زیادی مانند ارزهای دیجیتال، پرداختهای بین بانکی، انتقال بینالمللی پول، بیمه، مدیریت ثروت و سرمایهگذاری و قوانین حقوقی مالی و بانکی را پوشش میدهد.
خروج از بانکداری سنتی و دیجیتالی شدن خدمات مالی و بانکی یکی از تحولات اخیر صنعت مالی بوده است. امروزه به مدد فناوری مالی یا فینتکها افراد و شرکتها میتوانند خدمات مالی و بانکی خود را در کمترین زمان با هزینه کمتری انجام بدهند. همچنین با کمک فینتکها بازاریابی، انعطاف و سرعت در خدمات مالی و بانکی، دسترسی سریع به دادههای مالی و همچنین جذب مشتری سریعتر و راحتتر شده است.
اوراق منتشرشده شرکتی دارای سررسیدهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت هستند؛ هرچه اوراق بلندمدتتر باشد، نرخ بهره پرداختی به سرمایهگذاران و دارندگان اوراق نیز بالاتر خواهد بود؛ در سالهای گذشته روند انتشار ارواق با سررسیدهای طولانیتر افزایش یافته است و این مسئله به حساسیت بیشتر قیمت اوراق شرکتی به تغییرات انتظاری نرخهای بهره دامن میزند و بازار اوراق شرکتی را با نااطمینانی مواجه میکند؛ همچنین پیمانهای موجود در قرارداد اوراق قرضه منتشرشده، به شکل ضعیفتری حفاظت شده است که این مسئله نیز نه تنها به ریسک بیشتر در بازار اوراق دامن زده است، بلکه حاکی از تغییر تمایل سرمایهگذاران به سمت ریسکپذیری بیشتر در سودای کسب بازدهی بیشتر است.
شرکتها، روز به روز بدهکارتر از قبل؛ در این گزارش در پی بررسی روند تامین مالی شرکتها از طریق انتشار اوراق شرکتی هستیم؛ به طور کلی طی دو دهه گذشته، شاهد رشد بالای انتشار اوراق شرکتی در راستای تامین مالی بیشتر توسط شرکتها در سطح جهان بودهایم؛ به طوری که مجموع اوراق شرکتی موجود انتشاریافته توسط شرکتهای غیرمالی در سطح جهان به 13.5 تریلیون دلار رسیده است؛ در بررسی این روند، توجه بیشتر به آمریکا و چین، از آنجایی که سهم بالایی در بازار اوراق در جهان دارند، ضروریست؛ این دو کشور با کمی تقدم و تاخر، روند کلی انتشار اوراق شرکتی در سطح جهان را دنبال کردهاند.
اوراق منتشرشده شرکتی توسط مراکزی مشخص رتبهدهی میشوند و سرمایهگذاران با توجه به رتبههای اعلامشده از سمت این مراکز اقدام به سرمایهگذاری در بازار اوراق میکنند؛ هرچه یک شرکت بتواند رتبه بالاتری اخذ کند، یعنی از نظر مالی دارای ثبات بیشتری است، ریسک نکول کمتری دارد و به راحتی میتواند تامین مالی کند؛ در این گزارش نشان داده میشود که طی سالهای گذشته انتشار اوراق با رتبه کمتر و ریسک بیشتر افزایش یافته است؛ با افزایش انتشار اوراق با رتبه کمتر، ریسک نکول نیز به شکل گسترده در میان شرکتها افزایش خواهد یافت و این مسئله حاکی از افزایش ریسک در بازار اوراق شرکتی است.
سرمایهگذاری خصوصی صنعتی است که در آن سرمایهگذاران بزرگ به جای سرمایهگذاری به صورت عمومی در بازارهای سهام و بورس، منابع مالی خود را در شرکتها و پروژههای خارج از بازارهای مالی قرار میدهند؛ علیرغم ضربه ناشی از همهگیری کرونا به اقتصاد جهانی، بازار سرمایهگذاری خصوصی به میزان قابل توجهی رشد کرده است؛ آیا بازار سرمایهگذاری خصوصی همچنان به رونق خود ادامه خواهد داد یا ریسکهای زیادی در این بازار وجود دارد که مانع از تداوم رشد آن خواهند شد؟
طی سالهای گذشته بازار داراییهای نامشهود در مقایسه با بازار داراییهای مشهود، برای سرمایهگذاران جذاب نبوده است؛ این در حالی است که سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود میتواند زمینهساز جهشهای اقتصادی باشد و بازدهیهای بالایی برای شرکتها به ارمغان بیاورد؛ در گزارش حاضر به بررسی علل کاهش جذابیت سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود و و همچنین اعمال سیاستهای کارا برای نزدیککردن شرایط بازی بین سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود و مشهود میپردازیم.
امروزه مشتریان بیشاز هر زمان دیگری، هنگام خرید، انتظار تجربهای خوشایند از فرآیند تصمیم تا تحویل را دارند؛ عملیات موثر شخصیسازی شده با استفاده از دادهها، که مراحل 4گانه جمعآوری، انتخاب، طراحی و شکلدهی و آنالیز و بهینهیابی را طی میکند، میتواند به خردهفروشان کمک کند تا سرعت و عملکرد خود را متناسب با سلیقه مشتریان و تغییرات تکنولوژی بهبود ببخشند.
مرداد
سیستم مالی جهان در حال غیرمتمرکز شدن است و اولین قربانی آن را میتوان اسکناسهای کاغذی دانست. در زمینه تحول پیشرو، واکنش بازیگران اصلی از اهمیت زیادی برخوردار است. بانکهای مرکزی، شرکتهای تکنولوژی مالی و شرکتهای بزرگ تکنولوژی، سه بازیگر مهم در این عرصه هستند که نحوه مواجهه هر یک از آنها با این انقلاب پولی و مالی، میتواند بخشی از پازل آینده را تکمیل کند. شرکتهای تکنولوژی مالی یا فینتکها اگر چه بیشترین تاثیرپذیری را دارند؛ اما خودِ آنها موجب این انقلاب نخواهند شد. در مقابل، شرکتهای بزرگ تکنولوژی نظیر متا میتوانند با راهاندازی سیستم پولی غیرمتمرکز خود، نوع جدیدی از پولهای خصوصی را ایجاد کنند که امکان رقابت با سیستم پولی قدیمی را داشته باشد. همین امر، بانکهای مرکزی را بر آن داشته که پولهای دیجیتالی مخصوص به خود را ارائه کنند.
عصر جدید اکتشافات در ماه در حال وقوع است؛ مهمترین تحول در این خصوص، همکاریهای بیشتر بینالمللی به جای رقابتهای مخفیانه و نبردهای سیاسی در اکتشافات فضاست؛ تلاشها برای تصاحب منابع بیشتر در ماه توسط کشورها و حقوق مالکیت منابع در ماه از بحثهای داغ سال 2022 است؛ آیا رقابت کشورها برای دستیابی به منابع ماه به معنی تقسیم منابع حاصل از اکتشافات فضایی بین تمامی کشورها از جمله کشورهای غیرفضایی است یا صرفا کشورهایی که در این راستا سرمایهگذاری میکنند مالک منابع ماه خواهند بود؟
در طول تاریخ، پیوند عضو همواره یکی از دغدغههای جامعه پزشکی بوده است. عدم دسترسی به عضو سالم و قابل پیوند و عدم برخورداری از تکنولوژی و دانش کافی، از جمله چالشهای پیوند عضو بوده است. با افزایش جمعیت، نیاز انسانها به پیوند عضو افزایش یافته است. در سالهای اخیر، تکنولوژی تغییر ژن یا دستکاری ژنتیکی، افق پیوند عضو از بدن حیوان به انسان را تا حدی هموار کرده و به نظر میرسد این فناوری برخی از دشواریهای پیوند عضو را برطرف نموده است.
وب3 به عنوان آینده اینترنت معرفی میشود. چشمانداز این فناوری بر بلاکچین، ارزهای دیجیتال و نظام مالی غیرمتمرکز بنا شده است. وب3 وعده میدهد که کاربران سطح متفاوتی از ارتباط و آنلاین بودن را تجربه خواهند کرد؛ همانطور که ظهور تلفنهای هوشمند و رایانههای شخصی، معادلات فضای مجازی را برهم زد. با این حال، این فناوری نیز نقصهایی دارد؛ تأثیرات منفی زیستمحیطی، احتمال وقوع کلاهبرداری، حفظ حریم خصوصی و کنترل بر امنیت اطلاعات شخصی و مالی از جمله چالشهایی است که توسعهدهندگان وب3 باید راه حلیهایی برای آنها ارائه دهند. لازم است شرکتها نیز قبل از غواصی در اقیانوس تکنولوژیهای جدید، نسبت به خطرات، مزایا و چالشهای آنها شناخت پیدا کنند.
تلاش همهجانبه شرکتهای بزرگ فناوری در جهان برای پیشروی در دستاوردهای احتمالی پدیده متاورس، روز به روز هیجانانگیزتر میشود؛ مارک زاکربرگ و شرکتش «متا»، از جمله پیشروان دستیابی به این فناوری هستند؛ زاکربرگ و سایر رقبا، ممکن است آیندهای بازتر، فراگیرتر و جذابتر از اینترنت تلفن همراهی که امروز در اختیار ماست، ارائه کنند. آنها با تمام وجود در تلاش هستند که در این عرصه پیشتاز باشند و بتوانند قانونگذاری مطابق میل خود را بر روی فناوری جدید پیاده کنند.
در سالهای گذشته، صنعت نیمههادیها و ریزتراشهها اهمیت لجستیک زیادی پیدا کرده است. ارزش صنعت ریزتراشهها در دنیا بالغ بر 550 میلیارد دلار تخمین زده شده که رقم بسیار قابلتوجهی است. با وجود این که آسیا بخش بزرگی از بازار نیمههادیها را در اختیار دارد، یک شرکت بلژیکی به نام آیمک توانسته نقش واسط را در این بازار ایفا کرده و به یک مرکز تحقیق و توسعه بزرگ تبدیل شود. مهمترین وجه تمایز این شرکت در مقایسه با سایر بنگاههای مشابه، بیطرفی تکنولوژیک آن است؛ به این معنا که فعالیت این شرکت مبتنی بر یک نوع تکنولوژی تولید ریزتراشه نیست و تمام بنگاهها با انواع تکنولوژیها میتوانند با آن همکاری کنند. این مزیت بزرگ شرکت بلژیکی بیشتر ناشی از مدل مالی اداره این مجموعه و عدم تمرکز سهام این شرکت است. بیطرفی تکنولوژیک، درآمد این شرکت را در عرض 10 سال، دو برابر کرده و آن را به رقم 678 میلیون یورو رسانده است.
سرعت تغییر و پویایی خردهفروشی به اوج رسیده است. مکنزی، دو برابر شدن سهم فروش آنلاین و دیجیتالی را در طی 5 سال آینده پیشبینی میکند. خرید آنلاین، تجربه متفاوتی را برای مشتری فراهم میکند که اغلب آن را سادهتر و رضایتبخشتر از خرید از فروشگاههای آجری توصیف میکنند؛ چراکه امکان مقایسه قیمت و مرور تجربیات و نظرات دیگران از خرید آن کالا را تنها با استفاده از چند کلیک در تلفن هوشمند، بهسادگی فراهم کرده است. روش سنتی برای ادامه رقابت، نیاز به تغییر بنیادی در برنامهریزی و عملکرد دارد.
در چند دهه اخیر، کسب و کارهای دیجیتال رشد چشمگیری را تجربه کردهاند طوری که ارزش بازار برخی از آنها از تولید ناخالص داخلی بعضی کشورها فراتر رفته است؛ اما باید توجه داشت که هر کسب و کار دیجیتالی نمیتواند در بلند مدت رشد نمایی و پایدار داشته باشد و تحقق رشد نمایی نیازمند وجود ویژگیهایی است که در بسیاری از کسبوکارهای دیجیتال وجود ندارد.
پیشرفت تکنولوژی در سالهای اخیر امکان پردازش دادهها در حداقل زمان ممکن را فراهم کرده است. این قابلیت در موضوع حساسی مانند همهگیری کرونا، بیشتر به چشم میآید؛ چراکه نیازمند پاسخ سریع به اتفاقات و تحلیل نتایج سیاستهای اجرا شده است. البته کاربردهای این فناوری محدود به کرونا نیست، بلکه پیشرفتهای اخیر فناوری تحلیل داده، باعث ایجاد انگیزه در شرکتهای بزرگ به استفاده از دادههای بههنگام و تعیین استراتژی بر پایه آن شده است. همچنین، پژوهشهای اقتصادی با گسترش روشهای جمعآوری و پردازش داده در آزمایشگاهها، وارد فاز جدیدی شده که به «موج سوم اقتصاد» شناخته میشود.
این روزها خبر کاهش ارزش سهام شرکتهای فناور، عرضه اولیهی آنها، کاهش ارزش استارتآپها و سقوط قیمت رمزارزها از گوشه و کنار دنیا شنیده میشود. داراییهایی که قیمت و ارزش آنها در سالهای گذشته به طرز باورنکردنی رشد کرده بود، در چند ماه گذشته شیب نزولی به خود گرفته و به اصطلاح حباب آنها در حال ترکیدن است.
نیاز روزافزون افراد به محصولات پروتئینی و مشکلات تامین این حجم از تقاضا، لزوم توجه به جایگزینهای آنها را بیشتر کرده است. تولید گوشت و محصولات لبنی به این دلیل که به محیط زیست آسیب میزنند و تولید آنها مبتنی بر آزار حیوانات است، برای بسیاری از افراد مطلوب نیستتند. از سوی دیگر، تعداد افراد با رژیم غذایی گیاهخواری در جهان در حال افزایش است و این افراد نیازمند منابع جدیدی برای تامین پروتئین مورد نیاز خود هستند. بر همین اساس، به نظر میرسد گوشت گیاهی و گوشت آزمایشگاهی دو گزینه اصلی گیاهخواران برای تامین پروتئین مورد نیاز خود در سالهای آینده خواهند بود. گوشت گیاهی از کنار هم قرار دادن پروتئین گیاهان و چربی و کربوهیدراتها تولید میشود و دو شرکتِ بزرگ فراتر از گوشت و غذاهای ناممکن در زمینه تولید گوشتهای گیاهی فعالیت میکنند و از روشهای متفاوتی به سوددهی رسیدهاند. در زمینه گوشتهای آزمایشگاهی نیز حدود 100 شرکت مختلف شروع به تولید محصولاتی کردهاند اما تا به امروز نتوانستهاند به سوددهی برسند. اگر چه این دو صنعت در راه خود چالشهایی پیشرو دارند، میتوانند در سالهای آینده بخش قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهند.
بعد از پاندمی کرونا، تعداد زیادی از نرمافزارها در زمینه سلامت روان وارد بازار شدهاند. این نرمافزارها در دو زمینه حریم خصوصی و کارایی دچار چالشهایی هستند. به این دلیل که دادههای این نرم افزارها، بسیار سری هستند، باید برای مراقبت از حریم خصوصی، سازوکارهای بسیار سفت و سختی اعمال شود. همچنین، دردسترسبودن این اپلیکیشنها میتواند کارایی آنها را در زمینه درمان بیماریهای روانی زیر سؤال ببرد؛ زیرا در اینگونه مسائل، در دسترس بودن بیش از حد میتواند مشکلآفرین باشد. همه اینها لزوم قانونگذاریهای جدید در این زمینه را نشان میدهند.
شرکت آمازون، روزانه بیشاز یک میلیون و ششصد هزار سفارش دریافت میکند. اقلام، داخل انبارهای بزرگ موجود است و باید متناسب با هر سفارش از داخل پالتهای بزرگ جمعآوری شده و بعد از بستهبندی شدن به شکلی که آسیب نبینند، برای مشتری ارسال شوند. امّا امروزه در انبارهای آمازون، رباتها بسیار سریعتر از انسانها، پالتهای مورد نظر را به قسمت جمعآوری منتقل میکنند و انسانها اقلام سفارش را برمیدارند و مجددا پالتها به محل اولیه منتقل میشود؛ سادهتر، سریعتر و با کمترین احتمال خطا.
در سال 1790، زمانیکه اولین چرخ خیاطی مدرن در انگلستان ساخته شد، هدفش کمک به کارگران در کاهش مقدار کار دستی و سرعت بخشیدن به تولید بود. اما واکنش کارگران، تخریب اولین کارگاه تولید ماشین خیاطی بود، چون اعتقاد داشتند اختراع این وسیله، کمر بسته است به نابودی اشتغال نیرویکار فعال در صنعت دوخت و دوز. آیا بهراستی، اتوماسیون روزافزون صنایع، زنگ خطری برای اشتغال کارگران است؟
استفاده از تکنولوژی در صنعت آموزش طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی را داشته است؛ زیرا با بروز همهگیری کرونا و تعطیلی ادارات، مدارس و دانشگاهها در سراسر جهان، نیاز به توجه بیشتر به نقش تکنولوژی در بهبود کارایی صنعت آموزش بیش از پیش احساس شد؛ این مسئله تا آنجا پیش رفت که در سال 2021 شتابدهندهها نزدیک به 21 میلیارد دلار در شرکتهای تکنولوژی آموزشی سرمایهگذاری کردهاند؛ در این گزارش به بررسی ابعاد نقش تکنولوژی در صنعت آموزش و فرصتها و چالشهای آن میپردازیم.
نرمافزارها و ابزارهای جدید جاسوسی در محل کار، نظارت مدیران بر کارمندان خود را وارد دوره تازهای کرده است. به عنوان نمونه، وبکمها و حسگرهای دقیق در برخی از شرکتها با استفاده از هوش مصنوعی، مدتزمان حضور کارکنان بر روی میز کار را مشخص کرده و میزان بهرهوری هر فرد را محاسبه میکنند. همچنین در برخی از سازمانها، تمام فعالیتهای فرد در شبکههای اجتماعی و ایمیلهای آنان رصد شده تا از درز اطلاعات حساس جلوگیری شود. استفاده از اینگونه وسایل و نرمافزارها برای جاسوسی از کارمندان، موافقان و مخالفانی دارد؛ از یک سو، مدیران شرکتها و برخی از صاحبنظران، دلیل استفاده از روشهای جدید برای نظارت بر کارکنان را حفاظت از مالکیت معنوی و کلاندادهها، افزایش بازدهی شرکت و امنیت خود کارکنان معرفی میکنند. از سوی دیگر، مخالفان استدلال میکنند که استفاده از این ابزارها با واکنش منفی کارمندان مواجه میشود و در نتیجه اثرات سوئی بر جذب نیرو و بهرهوری خواهد داشت.
مسیر پیش روی ابتکار کمربند و جادهی چین
روسای خوب میدانند چگونه حجم کار را کم کنند.
غارتگران با پرچم