کلمات کلیدی: مکنزی، کربن صفر، گرمایش زمین، انتشار منفی، انرژی پاک
تهیه و تنظیم: محمدهادی ناظمی
مقدمه
گذر به کربن صفر، اشاره به نگهداشتن سطح گرمایش زمین در حد 1.5 درجه سانتیگراد، از طریق ممانعت از انتشار بیشتر کربندیاکسید دارد. شاید مهمترین چالش بلندمدت پیشرو دولتها و شرکتها، کنترل تغییرات اقلیمی کرهزمین باشد. این مشکل محدود به یک منطقه و کشور نبوده، بلکه همهی جوامع و کشورها از آسیب وارده به زمین، متضرر خواهند شد. پاسخ به گرمایش زمین، از مسیر کنترل و دفع انتشار گاز کربندیاکسید میگذرد. وابستگی به سوختهای فسیلی در تأمین انرژی، جنگلزدایی و مصرف غیربهینه انرژی در منازل، از جمله دلایل انتشار کربندیاکسید در هوا بهشمار میرود. وخامت حال زمین به حدی زیاد شده که نه تنها لازم است از انتشار بیشاز حد کربن جلوگیری کرد، بلکه برای دفع همین میزان کربندیاکسید موجود در هوا نیز تدبیری اندیشید.
مکنزی در گزارشی مفصل به تحلیل و توصیف گذر به کربن صفر میپردازد. این گزارش از 6 بُعد موضوع را بررسی میکند:
- - سراسری و همگانی بودن مسئله گرمایش
- - نیاز به هزینه هنگفت گذر به کربن صفر
- - بلندمدت بودن زمان بازدهی ایندست سرمایهگذاریها
- - نابرابری نقش بازیگران در بروز و حل مشکل انتشار کربن
- - ریسکهای محتمل موجود در مسیر
- - فرصتهای به وجود آمده برای کشورها
در ادامه براساس گزارش مکنزی، به اختصار به تشریح این شش بُعد خواهیم پرداخت.
مسئله جهانی، پاسخ سراسری
تثبیت شرایط اقلیمی کرهزمین و دستیابی به جهانِ بدون کربن، تنها از طریق تغییر جهانی سیستم انرژی و کاربری زمین توسط انسان میسر خواهد بود. تولید برق، حملونقل و تأمین انرژی صنعتی به ترتیب اصلیترین منابع انتشار کربندیاکسید و متان بوده و در رتبههای بعدی، ساختوساز و کشاورزی قرار دارند. با نگاهی به فهرست منابع انتشار درمییابیم که انجام همه امور با موضوع انتشار کربن و گرمایش زمین درگیر است و دود حاصل از آتش گرمایش زمین در چشم همه مردم جهان خواهد رفت. در نتیجه حل مشکل سراسری گرمشدن و تغییر اقلیم، نیازمند برنامهریزی در افق بلندمدتِ چند دههای، با مشارکت حداکثری همهی جهانیان است.
مسئله جهانی، پاسخ سراسری
هزینه لازم برای اجرا برنامه گذر به کربن صفر بین سالهای 2020 تا 2050، 275 هزار میلیارد دلار تخمین زده میشود، به بیان دیگر، لازم است سالانه 9200 میلیارد دلار، معادل 10 درصد کل تولید ناخالص جهانی، به تحقق رویای جهانِ بدون کربن اختصاص داده شود. این هزینههای گزاف برای تغییر سیستم فعلی تأمین برق پایه فسیلی، نصبوراه اندازی گسترده انرژیهای پاک و سبز کردن ساختمانها، صرف خواهد شد.
هزینه لازم برای اجرا برنامه گذر به کربن صفر بین سالهای 2020 تا 2050، 275 هزار میلیارد دلار تخمین زده میشود، به بیان دیگر، لازم است سالانه 9200 میلیارد دلار، معادل 10 درصد کل تولید ناخالص جهانی، به تحقق رویای جهانِ بدون کربن اختصاص داده شود.
سرمایهگذاریِ درازمدتِ پربازده
سرمایهگذاری در پروژه گذار از کربن،دیربازده است؛ بهگونه است که امروز سرمایهگذاری میکنیم و در آینده برداشت میکنیم. تأمین برق فسیلی بهاین صورت است که ابتدا هزینه اولیهای بابت راهاندازی توربین انجام میشود و در ادامه، برای تأمین انرژی سیستم به سوخت فسیلی همچون ذغالسنگ و نفت نیاز است، اما، برای تأمین برق از انرژیهای پاک، مانند خورشید و باد، صرفا هزینه احداث این سیستم نیاز است و برای مدت طولانی میتوان به این روش از تولید برق بهرهمند شد. متقاعد کردن کشورها به صرف هزینه در چنین سرمایهگذاریهایی نیاز به برنامهریزی طولانی دارد.
نابرابری در نقش و نیاز
شاید اساسیترین دلیلی که خروجی مشخص و عملی از اجلاس موسوم به کاپ مشاهده نشده، تفاوت در نقش و جایگاه کشورها در وقوع بحران محیط زیست باشد. برای مثال آمریکا و چین، مسئولیت تجمیع بیشاز 45 درصد کربندیاکسیدِ جو را بر عهده دارند. در کنار این، قدرت سرمایهگذاری کشورها در حوزه انرژیهای نو نیز برابر نبوده است. بسیاری از کشورهای پیشرفته از سالها قبل، زمینه را برای بهرهبرداری انرژیهای پاک و کربنزدا کردن صنایع آغاز کردهاند، به همین دلیل، همراهی کشورها در رسیدن به توافق بر سر استفاده از سوختهای فسیلی متفاوت است.
به طور عمده، دو گروه از کشورها در گذر از کربن، متضرر خواهند شد؛ اول، کشورهایی که قطب تولیدی محصولات و کالاهایی با مصرف انرژی بالا همچون سیمان و فولاد هستند؛ دوم، کشورهایی که اقتصاد وابسته به نفت و ذغالسنگ دارند. این دو گروه، به دلیل افت درآمد ناشی از کاهش تقاضا، ممکن است در راه رسیدن به ثبات و بهبود اقلیمی، سنگاندازی کنند.
در معرض ریسک
جدیترین ریسک در سناریوی موجود، دست روی دست گذاشتن و رها کردن زمین به حال خود است. پیشبینی میشود ادامه روند انتشار کربن با نرخ فعلی، میانگین دمای زمین را بیشاز 3 درجه افزایش خواهد داد. اما ریسکهای موجود در مسیر گذر از کربن، در سه گروه عمده خلاصه میشود؛ اول، افزایش قیمت برق و هزینه تمام شدهی آن، دوم، نوسانات شدید در بازار عرضه انرژی و سوم، کاهش ارزش سبد دارایی صندوقهای سرمایهگذاری.
شکست روندهای موجود، همواره با ریسکها و دردهایی برای اقتصاد همراه است. عامل بروز چنین خطراتی، «تنظیم نادرست سرعت گذار» است. کاهش ناگهانی نرخ سرمایهگذاری در تأمین با سوخت فسیلی، میتواند قیمت برق را در دورهی گذار افزایش دهد. اعمال مالیات بر انتشار کربن، در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، آفریقا و بسیاری از کشوهای اتحادیه اروپا، در دهه اخیر باعث تشدید اختلالِ تأمین انرژیِ سایر نقاط جهان شد. همچنین اختلال و افت شدید قیمت پتروشیمی، میتواند صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ را که سهامداران عمدهی صنایع پاییندستی نفتی هستند، با مشکل تأمین مالی و ورشکستگی روبهرو کند.
چالش دیگر، تأمین هزینه گذار برای کشورهاست. بودجه لازم جهت سرمایهگذاری در راهاندازی سیستم انرژی تجدیدپذیر، مستلزم کاهش بودجه بخشهای دیگر اقتصاد مانند آموزش و بهداشت است. در نتیجه ممکن است این اقدامات تعادل بودجه را در بسیاری از کشورهای درحال توسعه برهم بزند.
تولد فرصتها
تغییر روند موجود، همانگونه که ریسکهایی با خود بههمراه دارد، فرصتهایی را هم بهوجود خواهد آورد. به عنوان مثال، فرصت رشد کشوهایی که عرضهکننده مواد اولیه جهت راهاندازی انرژی پاک هستند را فراهم میکند. چین یکی از کشورهایی است که برای جبران افت رشد اقتصادی در اثر همهگیری کرونا و بحران مسکن، حساب ویژهای بر سرمایهگذاری روی تأمین انرژی پاک و صادرات مواد خام مورد نیاز در زیرساخت انرژیهای تجدیدپذیر باز کرده است. همچنین مناطقی بادخیز مانند شمال آفریقا و کرانه دریا، این موقعیت را دارند که از مزیت جغرافیایی خود بهرهبرداری کنند.
کنترل انتشار آلودگی کربنی برای بهبود حال زمین کافی نیست، بلکه لازم است برای همین میزان کربن جمعشده در فضا هم چارهای یافت. کاربفیکس، ایده خلاقانه شرکت ایسلندی اورکا برای انتشار منفی کربن است. بهاینصورت که، کربندیاکسید به عمق 700 متری آب فرستاده میشود و آنجا به دلیل مجاورت با بازالت، به ماده معدنی کربناته تبدیل میشود که کربن را در خود حل میکند. برنامهی گذار، میتواند برای درآمدزایی کشورهای پیشرو اینچنین فرصتهایی را فراهم سازد.
راهحل چیست؟
عملی شدن پروژه گذار به کربن صفر، نیازمند اقدامات مشارکتی بین دولتها و شرکتهای بزرگ است. بسیاری از تطابقهای لازم، میتواند از طریق همکاری دولتها، موسسات و صندوقهای سرمایهگذاری در افق بلندمدت پشتیبانی شود. به بیان دیگر، ماهیت جهانی بودن چنین مشکلی به معنی اهمیت وحدت بین تمام ذینفعان یا همهی مردم جهان است بهنحویکه این همکاری منجر به فشار آمدن به بسیاری از کشورهای کمدرآمد نشود.
به طور خلاصه اقدامات اساسی مورد انتظار جامعه جهانی عبارتند از:
- - تسریع در روند تخصیص بهینه سرمایه و سازماندهی موسسات مالی در راستای اهداف اقلیمی
- - مدیریت مناسب تقاضای انرژی و زیرساختها برای جلوگیری از خروج اقتصاد از تعادل
- - طراحی سازوکارهای جبرانی جهت کاهش فشار اجتماعی و آگاهسازی از فرصتها و تهدیدات پیشرو
با انجام این اقدامات، لازم است افراد جامعه و مدیران کسبوکارها از فرصتها و ریسکها پیشرو، سهامداران را مطلع سازند و نقشی را که میتوانند در جهت تعدیل وخامت حال زمین داشتهباشند، تعیین کنند. چراکه نیاز است تا این گذار را در عین حیاتیبودن، سخت بهنظر نرسد؛ تحولات اقتصادی مورد نیاز نه تنها فرصتهای اقتصادی آنی ایجاد میکند، بلکه چشمانداز یک اقتصاد جهانی دگرگونشده با هزینه انرژی کمتر و مزایای بیشتر را نمایان میکند.