ابعاد اقتصاد روسیه از نظر تولید ناخالص داخلی چندان بزرگ نیست (2 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان در روسیه ایجاد میشود) ، اما تحریم نفت آن میتواند تاثیرات وسیعی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. در هفتههای پایانی مارس که بحثهای تحریم نفت روسیه به اوج خود رسیدهاست، در جلسات اوپک پلاس و اجلاس هیوستون هشدار داده شد که نفت گران میتواند زمان بهبود اقتصاد جهانی از رکود تورمی دورهی کرونا را به تعویق بیاندازد. در صورت تداوم این روند، آیا باید منتظر نفت 200 دلاری باشیم؟
کلمات کلیدی: اکونومیست، قیمت نفت، تحریم روسیه، جنگ روسیه و اکراین، اوپک، نفت شیل.
تهیه و تنظیم: محمدهادی ناظمی
مقدمه
ابعاد اقتصادی جنگ روسیه و اکراین بر بازار نفت، از آنچه که در ابتدا تصور میشد، فراتر رفته و قیمت نفت را برای چند روز به بالای 130 دلار رساند. دولتهای غربی با هدف مسدود کردن جریانهای درآمدی روسیه، دست به تحریم صادرات بازار نفت و گاز روسیه زدهاند و لذا بیم این وجود دارد که با ادامه روند موجود، قیمت نفت از سطوح کنونی نیز فراتر رود. بارکیندو، دبیر اوپک، در اجلاس ماه مارس در هیوستون، با مدیران شرکتهای نفتی برای همکاری با غرب، چندان روی خوش نشان نداد و اروپا نیز به جمع تحریمکنندگان کرملین نپیوسته است. با پیچیدهتر شدن معادلات بازار نفت، روزهای سرنوشتسازی در انتظار صنعت انرژی خواهد بود.
اکونومیست در شماره دوم ماه مارس، به بررسی ابعاد اقتصادی جهش قیمت نفت میپردازد و ریشه این افزایش قیمت و آثار اقتصادی آن بر کشوهای جهان را تحلیل میکند و سعی دارد تا از لنز کشورهای متأثر، به چگونگی مواجهشدن با این چالش بپردازد.
آمریکا، بازیگر نقش اول
دولت آمریکا بزرگترین بازیگر صنعت نفت در جهان است؛ بزرگترین تولیدکننده، دومین واردکننده و سومین صادرکننده نفت در جهان. این کشور، بعد از تجاوز روسیه به اکراین، با هدف واردآوردن فشار اقتصادی بر روسیه قصد تحریم شاهراه اقتصادی کرملین، یعنی صادرات نفت روسیه را دارد. کیفیت نفت آمریکا برای تأمین نفت مورد نیاز صنایع خود چندان کارایی ندارد و صنایع این کشور به نفتی با شاخص API فراتر از شاخص نفت تولید داخل کشور خود نیاز دارند. بخش کوچکی از نفت مورد نیاز آمریکا از روسیه تأمین میشود. همین موضوع، بایدن را بر سر یک دوراهی قرار داده است؛ از طرفی، برای تأمین نفت مورد نیاز داخل، به شرکتهای نفتی دستور افزایش تولید داده است و از طرف دیگر، در اجلاس کاپ26 که در نوامبر سال 2021 برگزار شد، برنامه کاهش انتشار کربندیاکسید که مستلزم تولید کمتر نفت از سوی شرکتهای نفتی است را به منظور تحقق اهداف زیستمحیطی اعلام کرد؛ همین دوگانگی در سیاست، باعث ایجاد بیاعتمادی به دولت آمریکا شده است.
آمریکا در صنعت نفت، برای خروج از مخمصه تحریم و بحران ، سه سناریو پیشرو خود میبیند؛ افزایش بهرهوری، افزایش تولید نفت شیل و استفاده از ذخایر نفت استراتژیک.
سناریو اول، هرچند مقدار واردات نفت آمریکا از روسیه بیشاز 100هزار بشکه نیست، اما دولت از بیم مواجهشدن صنایع با چالش تأمین انرژی، قبل از اعمال تحریم به شرکتهای فعال این حوزه در داخل کشور هشدار داده بود که بهرهروی خود را در کوتاهمدت بهبود ببخشند. البته بایدن، به میزان خوبی بر روی همکاری عربستان و امارت نیز در تأمین نفت خود حساب کرده بود که به نقل از اکونومیست، کشورهای حوزه خلیج فارس، به پیشنهاد همکاری در افزایش استخراج نفت برای فروش بیشتر به آمریکا دست رد زدند.
سناریو دوم، توجیهپذیری اقتصادی فعالیت نفت شیل، در صورت ادامه روند افزایش قیمت است. به این سناریو دو نقد وارد است؛ اول، این شرکتهای فعال در حوزه نفت شیل در افق کوتاهمدت، حداکثر 750 هزار بشکه نفت میتوانند به بازار عرضه کنند. دوم، تناقض ادعای بایدن بر سر حمایت از بحران محیطزیست و بستن چاههاینفت در دوران انتخابات، با سیاست فعلی مبنی بر افزایش استخراج نفت است. سناریو سوم، استفاده از ذخایر استراتژیک نفت است. کل ذخایر استراتژیک نفت آمریکا، 727 میلیون بشکه نفتاست که بعد از جهش قیمت نفت و افزایش بیسابقه قیمت بنزین در آمریکا، تصمیم بر آزادسازی روزانه 2 میلیون بشکه نفت گرفته است. استفاده از این ذخایر، سیاست کاملا کوتاهمدت بهشمار میرود و نمیتواند برای افق سالانه ادامه پیدا کند. در کنار این مشکل، کنترل قسمت عمده این ذخایر دست دولت نبوده و در انحصار شرکتهای خصوصی است.
راهحل جایگزین، استفاده از نفت ایران
ورود نفت ایران به بازار جهانی، که مستلزم توافق با آمریکا در مذاکرات برجام است، میتواند به عنوان یکی از راههای جبران نفت روسیه باشد. ایران، روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر میکند که از نظر فنی پتانسیل 2 میلیون بشکه در روز را دارد. این اتفاق در وهلهی اول نیازمند تغییر رویکرد دو طرف و برقراری توافق تجاری اقتصادی آمریکا با ایران است که در صورت وقوع، میتواند بخشی از افت عرضه نفت در بازار را جبران کند.
اوپک و اروپا، شرکای نامطمئن
برخلاف آمریکا، اوپک و کشورهای اروپایی به دلیل وابستگی به واردات انرژی از روسیه، به برنامه تحریم چراغ سبز نشان ندادند. نتیجه بیرون آمده از جلسه اوپک پلاس، که با حضور روسیه برگزار شد، گواه همین عدم همکاری است که دبیر اوپک تأکید کرد که ما قصد لغو قراردادهای خود با روسیه را نداریم.
اوپک طی چند دههی اخیر، نقش اهرم تعادلی را در بازار نفت ایفا کرده است تا قیمت نفت را در محدوده 60-90 دلاری نگه دارد. شاید در ظاهر افزایش قیمت نفت، برای تولیدکنندگان این ماده خام مزیت بهشمار بیاید، اما افزایش پایدار قیمت انرژی میتواند نقش ماشه را در بهبود بهرهوری و جایگزین کردن انرژی پاک در صنایع پرمصرف ایفا کند و تقاضای صنایع را با افت شدید مواجه کند. از طرفی کاهش قیمت نیز به طور مشخص به نفع مدافعان عدم انتشار هوای پاک نخواهد بود، زیرا مصرف را بالا میبرد و طرحهای افزایش بهرهوری را به تعویق میاندازد؛ در نتیجه، اوپک سعی دارد تا با حفظ تعادل در عرضه نفت در بازار، قیمت را متعادل نگه دارد و از بروز شوکهای ناگهانی جلوگیری کند.
کلامآخر، تصور نفت 200دلاری، دور از ذهن است.
نکته پایانی که از گزارش اکونومیست برمیآید این است که افزایش قیمت نفت برای مدت طولانی میتواند فرآیند اصلاح گرمایش زمین را به حاشیه برده و بازار نفت را از تعادل خارج کند؛ اما اقتصاد جهانی با شناخت نسبت به نقش نفت در صنعت، به دنبال یک مسیر متعادل میگردد. شرکتها و فعالان حوزه انرژی نیز آینده بازار را آنچنان بدبینانه تصور نمیکنند و به نقل از اکونومیست، نفت 200 دلاری دور از انتظار است؛ چراکه همین میزان جهش قیمت نفت نیز بسیاری از صنایع و محرکهای اقتصادی را دچار مشکل کرده است. در نتیجه، با وجود این خوشبینیها نسبت به آینده، همچنان احتمال وقوع بحران در بازار نفت و خروج از ریل تعادل بلندمدت، وجود دارد و درنهایت زمان مشخص میکند که ضربهگیرهای اقتصادی تا چه میزان در کنترل بازار موفق خواهند بود.