رهنمان

رقابت شرکت‌ها برای به‌کارگیری نیروی کار ماهر

در سال‌‌های اخیر کمبود نیروی کار ماهر و خدماتی در بیشتر کشورهای توسعه یافته، به ویژه آمریکا به یکی از چالش‌‌های اساسی تبدیل شده است. از جمله دلایل این موضوع می‌توان به سیاست‌‌های سخت‌‌گیرانه در جذب نیروی‌‌های خارجی، کاهش نرخ مشارکت مردان نسبت به دهه‌‌های قبل و افزایش بازنشستگی پیش از موعود اشاره کرد در این راستا، افزایش دستمزدها، تسهیل شرایط دورکاری، کاهش روزهای کاری، تسهیل در روند جذب نیروی مهاجر، انجام کارها به صورت مشارکتی و عدم نیاز به مدارک دانشگاهی در برخی مشاغل از سیاست‌‌هایی است که برخی شرکت‌‌ها برای جذب، نگهداری و کمبود نیروی مورد نیاز خود به کار بسته‌‌اند. هر چند عواملی مانند همه‌‌گیری کرونا نیز یکی از دلایل مهم در کمبود نیروی کار در شرکت‌‌های صنعتی بوده است، به نظر می‌‌رسد با کاهش موج بیماری کووید-19 کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا و آلمان همچنان با کمبود نیروی کار ماهر روبرو باشند.

28

تیر

کلمات کلیدی: اکونومیست، نیروی کار ماهر، اشتغال، کرونا، نرخ مشارکت، حداقل دستمزد، بازار کار

تهیه کننده: حمداله شکرالهی

مقدمه

بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۹ در آمریکا، به ازای هر ۱۰ شغل ۶۵ نفر متقاضی کار بوده‌اند. در حالی که بلافاصله بعد از شیوع کرونا به ازای هر ۱۰ شغل در آمریکا ۵۰ نفر متقاضی کار وجود داشته است. به دنبال آن، در سال 2021 و بعد از کاهش همه‌‌گیری کرونا به ازای هر ۱۰ شغل ۶  نفر جوینده کار بوده‌‌اند. این اعداد نشان می‌‌دهد تعداد متقاضیان بازار کار به شدت در حال کاهش است. در مقابل، پرداختی به نیروی کار نیز توسط شرکت‌‌های آمریکایی در سه ماهه آخر سال 2021 نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴ درصد افزایش یافته است. افزایش دستمزدها، کمبود نیروی کار، هزینه بالای نگهداری و جذب نیروی کار چالش جدیدی است که کشورهای زیادی با آن روبرو هستند و روز به روز بر شدت این چالش افزوده می‌‌شود. آیا روند کمبود نیروی کار و افزایش دستمزدها در بلندمدت نیز ادامه خواهد داشت؟ کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا و آلمان چه سیاست‌‌هایی برای جذب و نگهداری نیرو اتخاذ کرده‌‌اند؟ اهمیت این سوالات سبب شده است تا اکونومیست در مقاله‌‌ای با عنوان "چگونه جنگ استعدادهای آمریکا در حال تغییر شکل کسب و کار است"[1] به این موضوع بپردازد.

عرضه نیروی کار

بر اساس آمارهای موجود، در دو بازه زمانی یعنی وقوع بحران مالی در آمریکا (سال 2007 تا سال 2009) و همچنین شیوع بیماری کووید -19 (سال 2019 تا ابتدای سال 2021) تعداد تقاضا برای موقعیت‌های شغلی افزایش داشته است؛ امادر سال‌‌های غیر از این دو بازه، تعداد تقاضا برای هر موقعیت شغلی کاهش زیادی یافته است (نمودار 1).


نمودار 1: روند تعداد تقاضا برای هر شغل موجود در آمریکا از سال 2007 تا 2021

 

منبع: Bureau of Labor Statistics, The Economist

 

اکونومیست دلایل کمبود نیروی کار در کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا و آلمان را به شرح زیر دسته‌بندی می‌‌کند: 

- نرخ مشارکت

کمبود عرضه‌‌ی نیروی کار در اقتصاد آمریکا به شدت محسوس است. کاهش نرخ مشارکت یا مشارکت کمتر نیروی کار در بازارکار اولین نکته‌‌ای است که باید به آن اشاره نمود. در دهه ۱۹۵۰ حدود 97 درصد از مردان در بازه سنی بین 25 تا 54 سال شاغل یا در جستجوی شغل، بوده‌‌اند. اما، این آمار برای سال 2021 حدود 88 درصد است. با وجود اینکه نرخ تحصیل و مشارکت زنان در بازار کار نسبت به دهه 1950 افزایش چشم‌‌گیری داشته است، کاهش نرخ مشارکت مردان در بازار کار به حدی رسیده است که افزایش نرخ مشارکت زنان قادر به جبران آن نیست.

- مهاجرت

مسئله مهاجرت دومین نکته‌‌ای است که باعث تشدید چالش کمبود نیروی کار شده است. سیاست‌‌های اتخاذی در دوران ریاست جمهوری ترامپ و همه‌‌گیری کرونا منجر به کاهش ورود مهاجر به آمریکا شد که نتیجه آن کاهش عرضه نیروی کار در بازار کار آمریکا است. پیش‌‌بینی‌‌ها نشان می‌‌دهد حتی تسهیل در سیاست‌‌های مهاجرپذیری و کاهش موج کووید-19، صرفا به صورت موقت می‌‌تواند تقاضا برای موقعیت‌های شغلی را افزایش دهد اما در بلند مدت شرکت‌‌ها همچنان با کمبود نیروی کار مواجه خواهند بود.

- بازنشستگی

ساختار جمعیتی و افزایش سن شاغلین نیز چالش دیگری است که کمبود نیروی کار را تشدید کرده است. به عنوان مثال، در آلمان، به ویژه در ایالت‌‌های شرقی آن، حدود ۲/۴ میلیون نفر نزدیک به سن بازنشستگی یا در آستانه بازنشستگی پیش از موعد (به دلیل کرونا) هستند. علاوه بر آلمان، کشورهای دیگری مانند ژاپن، چین و آمریکا نیز با چالش جدی در ساختار جمعیتی روبرو هستند. بنابراین، ساختار جمعیتی حاکم در برخی از کشورها چالشی است که شوک منفی به سمت عرضه‌ی نیروی کار وارد کرده و کمبود نیروی ماهر در بازار کار را تشدید کرده است. ا 

افزایش دستمزدها، انجام کارها به صورت دورکاری، کاهش تعداد روزهای کاری، پرداخت‌‌های یکجا و اضافه بر حقوق، ماشینی کردن خدمات و مشارکتی کردن کارها از اقداماتی است که شرکت‌‌ها برای جذب، نگهداری و جبران کمبود نیرو به کار بسته‌‌اند.

تقاضای نیروی کار
در پاسخ به چالش‌‌هایی که در سمت عرضه نیروی کار وجود دارند و منجر به تشدید کمبود نیروی کار شده‌اند، شرکت‌ها تحولاتی در رویه‌های خود برای تقاضای نیروی کار اعمال نموده‌اند.

شرکت‌‌ها در راستای جبران کمبود نیروی کار علاوه بر ارائه تسهیلات بیشتر به نیروی  مانند خدمات تفریحی، مسافرتی، ورزشی و بهداشت و درمان رایگان، سیاست‌‌های زیر را نیز اتخاذ نموده‌‌اند: 

- افزایش دستمزدها

افزایش دستمزدها اولین اقدامی است که شرکت‌‌های آمریکایی برای جذب نیروی مورد نظر خود انجام داده‌‌اند. پرداخت‌های یکجا و همچنین پرداخت‌‌های اضافه بر حقوق و دستمزد از اقداماتی است که در جهت تسریع روند جذب نیرو صورت گرفته است. به عنوان مثال، شرکت آمازون به هر فرد استخدامی جدید ۳ هزار دلار پاداش شروع کار پرداخت می‌‌کند.  همچنین این شرکت حداقل دستمزد را برای نیروی بخش انبار کار به ۱۸ دلار در ساعت رسانده و والمارت، به عنوان بزرگترین سوپر مارکت زنجیره‌ا‌ی آمریکا، حداقل دستمزد را به ۱۲ دلار رسانده است. این افزایش حقوق نه تنها در شغل‌‌های با سطح توانایی پایین بلکه در شغل‌‌های با سطوح بالا نیز رخ داده است. به عنوان مثال، دستمزدهای وکلا در ۵۰ شرکت بزرگ آمریکایی تقریباً ۱۶ درصد افزایش یافته است.

- تسهیل شرایط استخدام

تسهیل در شرایط استخدام از دیگر اقداماتی است که توسط شرکت‌‌های متقاضی نیروی کار در آمریکا صورت گرفته است. آمارها نشان می‌‌دهد بین ماه‌‌های ژانویه‌ی ۲۰۲۱ تا سپتامبر ۲۰۲۱ یعنی در فاصله کمتر از یک سال تعداد شغل‌‌هایی که در آگهی آنها عبارت  «هیچ تجربه‌ای لازم نیست» درج شده‌‌اند دو برابر شده است. همچنین بسیاری از شرکت‌ها شرط دارا بودن مدرک دانشگاهی را حذف نموده‌‌اند و به جای آن آموزش‌هایی که توسط خود شرکت‌ها ارائه می‌شوند را به افراد پیشنهاد می‌دهند.

- ماشینی شدن خدمات

توسعه اتوماسیون و کاهش خدماتی که به نیروی انسانی وابسته است از دیگر اقداماتی است که توسط شرکت‌‌ها برای جبران کمبود عرضه نیروی کار صورت گرفته است. به عنوان مثال، هتل‌‌های زنجیره‌‌ای بخشی از خدماتی که روزانه به همه‌ی اتاق‌ها ارائه می‌‌شود را کاهش داده‌‌اند و نیاز به این خدمات را منوط به علاقمندی مسافران کرده‌‌اند.

- دورکاری و کاهش تعداد روزهای کاری

علاوه بر کاهش عرضه نیروی کار، تقسیم وظایف یک شغل و انجام آن به صورت مشترک حتی در مدیران رتبه‌های بالا نیز یکی دیگر از مواردی است که شرکت‌‌ها برای جذب بیشتر نیروی کار خود در نظر گرفته‌‌اند. به عنوان مثال، طرح‌هایی در آلمان وجود دارند که دو نفر می‌‌توانند یک شغل را بین خودشان تقسیم کنند و وظایف آن را بطور مشترک انجام دهند. علاوه بر این، در کشورهای صنعتی شرکت‌ها به نیروی کار امتیاز‌های بیشتری می‌دهند، می‌دهند به عنوان مثال، در حال حاضر برخی از شرکت‌های آلمانی ساعت دورکاری را از 25 درصد به 40 درصد در سال افزایش داده‌‌اند.



[1]   این گزارش برگرفته از مقاله اکونومیست منشتره به تاریخ 5 فوریه 2022 با عنوان

How America’s talent wars are reshaping business


درخواست خدمات مشاوره و آینده‌پژوهی
سفارش گزارش‌های تحلیلی

جستجوی یادداشت ها

v