کلمات کلیدی: گزارش نابرابری جهانی، دهک درآمدی، ثروت، درآمد، توزیع درآمدی
تهیه و تنظیم: رضا احمدزاده
مقدمه
شاخص نابرابری یکی از مهمترین مؤلفههای اقتصادی در عصر حاضر است. برای آنکه متوجه شویم وضعیت نابرابری در دنیا چگونه است، میتوانیم میانگین درآمد افراد را با توزیع واقعی آن مقایسه کنیم. اگر مجموع درآمد را محاسبه کرده و بر کل جمعیت تقسیم کنیم، میانگین درآمد افراد به دست می آید. میانگین درآمد نشان میدهد که اگر برابری 100 درصدی وجود داشت، سهم درآمد هر فرد چه میزان بود. با این حال میدانیم که در همه جوامع، سطحی از نابرابری وجود دارد و تزیع درآمدی یکسان نیست. برای به دست آوردن سطح نابرابری در دنیا، از دو شاخص نابرابری در درآمد و نابرابری در ثروت استفاده میشود. برای به دست آوردن نابرابری در درآمد و ثروت نیز کافیست سطح درآمد یا ثروت دهک 10 را با سطح درآمد 5 دهک پایین جامعه مقایسه کنیم. اهمیت موضوع نابرابری در جهان موجب شده موسسهای جهانی، سالانه، گزارش مفصلی در باب نابرابری منتشر میکند.
بر اساس مقایسه دهکی، 10 درصد بالای جامعه حدود 52 درصد از درآمد جهانی را به خود اختصاص میدهند؛ درحالیکه 50 درصد پایین جامعه، حدود 8.5 درصد از کل درآمد جهانی را کسب میکنند. این امر بدان معناست که مجموع درآمد یک دهم از جمعیت دنیا معادل 6 برابر مجموع درآمد نیمی از انسانهاست.
سطح نابرابری در دنیا
یک فرد بهصورت میانگین، درآمد سالانهای بالغ بر 16 هزار و 700 یورو و یا 23 هزار و 380 دلار بر مبنای برابری قدرت خرید دارد و جمع ثروت یک فرد بهصورت میانگین حدود 72 هزار و 900 یورو و یا 102 هزار و 600 دلار بر مبنای برابری قدرت خرید است. اما این اعداد صرفاً میانگین درآمد افراد هستند و اگر درآمد و ثروت بهصورت کاملا برابری تقسیم شود، به هر فرد، این مقدار میرسد؛ اما همانطور که میدانیم، نابرابری زیادی درون کشورها و بین کشورها وجود دارد. بر اساس مقایسه دهکی، 10 درصد بالای جامعه حدود 52 درصد از درآمد جهانی را به خود اختصاص میدهند؛ درحالیکه 50 درصد پایین جامعه، حدود 8.5 درصد از کل درآمد جهانی را کسب میکنند. این امر بدان معناست که مجموع درآمد یک دهم از جمعیت دنیا معادل 6 برابر مجموع درآمد نیمی از انسانهاست (نمودار 1). همچنین در 10 درصد ثروتمند بالای جامعه، یک فرد بهصورت میانگین، 87 هزار و 200 یورو یا 122 هزار و 100 دلار درآمد سالانه دارد درحالیکه در 50 درصد پایین جامعه، درآمد سرانه میانگین حدود 2 هزار و 800 دلار بوده است. نابرابری ثروت جهانی از نابرابری درآمدی بسیار شدیدتر است. برایناساس، 5 دهک پایین ثروت، فقط 2 درصد از ثروت جهانی را دارا هستند درحالیکه دهک دهم ثروت حدود 76 درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارند (نمودار 1). در 5 دهک پایین ثروت بهصورت میانگین، ثروت هر فرد، 2 هزار و 900 یورو یا 4 هزار و 100 دلار بر مبنای برابری قدرت خرید محسوب میشود. بااینحال این رقم برای ده درصد ثروتمند جامعه حدود 550 هزار و 900 یورو و یا هزار و 300 دلار است.
نمودار 1: بررسی سهم هرکدام از دهکها از درآمد و ثروت جهانی
منبع: گزارش سالانه نابرابری جهانی
سطح نابرابری درون کشوری و بین کشوری
در مناطق مختلف جهان، سطح نابرابری متفاوت است. در برخی از نقاط جهان، سطح نابرابری بیشتر و در برخی از دیگر مناطق بسیار کمتر است. اروپا کمترین نابرابری را بین مناطق دارد و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نابرابرترین منطقه در دنیاست. در اروپا، دهک دهم حدود 36 درصد از مجموع درآمد آحاد اقتصادی را به خود اختصاص میدهد؛ درحالیکه این رقم برای خاورمیانه و شمال آفریقا به 58 درصد رسیده است. همچنین آمارها نشان میدهد که برخی از کشورهای با درآمد بالا مانند آمریکا، بسیار نابرابر هستند درحالیکه برخی از دیگر کشورهای ثروتمند مانند سوئد، نابرابری بسیار کمتری دارند. همچنین در میان کشورها با درآمد کم و متوسط نیز برخی از کشورها نظیر برزیل و هند بسیار نابرابر هستند و کشورهایی نظیر اروگوئه و مالزی، سطح نابرابری کمتری دارند.
نمودار 2: مقایسه مناطق مختلف جهان از نظر «سهم دهکهای مختلف درآمدی از مجموع درآمد»
منبع: گزارش سالانه نابرابری جهانی
نابرابری در طول زمان
نابرابری درآمد و ثروت درون کشورها از سال 1980 به اینسو، همواره افزایشی بوده؛ درحالیکه نابرابری جهانی به لطف رشد اقتصادی بالای کشورهای درحالتوسعه، کاهشی بوده است. در دو دهه گذشته، نسبت درآمد میانگین 10 درصد کشورهای ثروتمند به 50 درصد کشورهای فقیر از حدود 50 به 40 نزول کرده است. بااینحال، در همین مدت، نسبت درآمد میانگین دهک دهم و 5 دهک پایین جامعه دوبرابر شده و از 8.5 به 15 رسیده است. این امر بدان معناست که رشد اقتصادی بالای کشورهای درحالتوسعه، نابرابری جهانی را کاهش داده درحالیکه نابرابری درون کشورها افزایشیافته است.
در چند دهه گذشته، مولتی میلیونرهای جهانی، بخش قابلتوجهی از رشد ثروت جهانی را از آن خود کردهاند. یک درصد ثروتمند جامعه حدود 38 درصد از ثروت جهانی خلق شده از میانه دهه 90 میلادی را به خود اختصاص دادهاند درحالیکه 5 دهک پایین درآمدی در جهان تنها 2 درصد از آن را از آن خود کردهاند. مجموع دارایی بزرگترین ثروتمندان دنیا، از سال 1995 تا کنون، رشد سرانهای بین 6 تا 9 درصد داشته؛ درحالیکه میانگین ثروت در دنیا، رشد سرانة 3.2 درصدی داشته است. از سال 1995، سهم میلیاردرها از مجموع ثروت جهانی از یک درصد به بیش از 3 درصد رسیده است. افزایش سهم میلیاردرها از ثروت جهانی از زمان پاندمی، شیب بسیار بیشتری نیز تجربه کرده است.
تصمیم برای کاهش نابرابری
نابرابری ثروت با سرعتی بیش از گذشته در حال افزایش است. نابرابریها در ثروت میتواند موجب افزایش نابرابری در درآمد شود که این موضوع جرقه ناآرامیهای اجتماعی در آیندهای نزدیک خواهد بود. به باور بنرجی و دوفلو، برای جلوگیری از این امر، مالیات بر ثروت باید در دستور کار سیاستورزان دنیا قرار بگیرد. همچنین اتخاذ سیاستهایی برای مقابله با نابرابری جنسیتی و نابرابری در تولید کربن ضروری مینماید. به نظر میرسد نابرابری در 4 دهه گذشته بیش از هر چیز، یک تصمیم سیاسی بوده و تغییر در این تصمیم ضروری است.