کلمات کلیدی: اکونومیست، ژاپن، شهرسازی، دموگرافیک جمعیتی، بلایای طبیعی
تهیه و تنظیم: رضا احمدزاده
مقدمه
ژاپن سومین قدرت بزرگ اقتصادی دنیا محسوب میشود؛ به همین دلیل، این کشور از نظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. اما به غیر از موضوعات اقتصادی، کشور ژاپن دارای مشخصههای فراوانی بوده که آن را به یک نمونه خاص و منحصربهفرد تبدیل کرده است. از مهمترین این ویژگیها میتوان به ریسک بالای بلایای طبیعی، جمعیت زیاد سالمندان و مهندسی ویژه شهری در این کشور اشاره کرد. به دلیل اینکه نمونه ژاپن حاوی درسهای مهمی برای سایر کشورهاست، اکونومیست در گزارشی با عنوان "در خط مقدم" ، کشور ژاپن را از نقطهنظرهای مختلف از جمله جغرافیای سیاسی این کشور، سیاست محیطزیست، شهرسازی، دموگرافیک جمعیتی و اقتصاد مورد بررسی قرار داده است.
1- جغرافیای سیاسی
جغرافیای سیاسی ژاپن از بسیاری از کشورها متمایز است و میتوان آن را از نقطهنظر تاریخی مورد بررسی قرار داد. کشور ژاپن در طول جنگ دوم جهانی کاملا ویران شد، شهرهای ناکازاکی و هیروشیما به واسطه بمب اتم از بین رفتند و از جمعیت 7 میلیون نفری توکیو نیز تنها 3.5 میلیون نفر جان سالم به در بردند. به طور کلی، ژاپن را بزرگترین بازنده جنگ جهانی دوم میدانند. اما بعد از جنگ جهانی دوم، اصلاحات سیاسی و اقتصادی موجب شد ظرف 70 سال تا به امروز، ژاپن سومین قدرت اقتصادی بزرگ دنیا محسوب شود. آنچیزی که جغرافیا سیاسی ژاپن را متمایز میکند، نقش این کشور در ایجاد توازن بین دو قدرت بزرگ اقتصادی دیگر، یعنی چین و آمریکا بوده است. به طور کلی در طول 70 سال گذشته و بعد از جنگ جهانی دوم، دیپلماسی و سیاست خارجی این کشور را منافع اقتصادی راهبری کردهاند و همین امر را میتوان از دلایل رشد اقتصادی شتابان این کشور در چند دهه ابتدایی این دوره دانست.
2- خطرات اقلیمی و تابآوری
اقلیم خاص ژاپن موجب شده این کشور، سیاست محیط زیستی بهخصوصی اتخاذ کند. در ژاپن، مجموعهای از همه بلایای طبیعی از زلزله، سونامی و سیل گرفته تا بیماریهای طبیعی، میتواند جان همه شهروندان را در معرض خطر قرار دهد؛ همین موضوع سبب شده دولت ژاپن در برابر بلایای طبیعی، سیاستهای احتیاطی اتخاذ کند. مردم ژاپن نیز به دلیل سابقه تاریخی خود در این زمینه، تابآوری بالایی کسب کردهاند و مقاومت بیشتری در برابر مصائب طبیعت از خود نشان میدهند. نتیجه آمادگی دولت و مردم در برابر بلایای طبیعی را میتوان در دوران کرونا بهخوبی مشاهده کرد. تعداد کل فوتیهای کرونایی در ژاپن، حدود 18 هزار نفر بوده که باتوجهبه جمعیت 126 میلیونی این کشورها، رقم اندکی در مقایسه با سایر کشورها محسوب میشود.
بهطورکلی، تابآوری ژاپن در برابر مشکلات، از درسهای مهمی است که دیگر کشورها باید آن را فرابگیرند. زیرا احتمالاً در سالهای آینده، جهان با مشکلات بیشتری نظیر همهگیریها و پیامدهای گرمشدن زمین دستوپنجه نرم خواهد کرد. به گفته مارکوس برونرمیر، از اقتصاددان برجسته دانشگاه پرینستون، برای ساختن جوامعِ در عصر پسا کرونا، تابآوری باید نقش ستاره قطبیِ راهنما را داشته باشد و در این زمینه ژاپن توانسته مدلی موفق ارائه دهد. مهمترین درس ژاپن در زمینه مقابله با بلایای طبیعی، اهمیت آمادگی قبل از بروز بحران است و در این زمینه، هم دولت و هم بخش خصوصی، سرمایهگذاری هنگفتی انجام دادهاند.
3- شهرنشینی
ژاپن از نظر شهرنشینی نیز در جایگاه متمایزی قرار دارد. توکیو در مجموع 37 میلیون جمیعت دارد و این شهر از نظر جمعیت، چهارمین شهر پرجمعیت دنیا محسوب میشود. توکیو را از موفقترین و پاکیزهترین کلانشهرهای دنیا بهحساب میآورند. باتوجهبه اینکه تعداد کلانشهرهای دنیا در حال افزایش است، میتوان از الگوی موفق توکیو در این زمینه بسیار بهره برد. در حال حاضر، 30 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند. تا سال 2050، این رقم به 68 درصد میرسد. بیشترِ رشد شهرنشینی در سالهای آینده را کلانشهرهای آسیا و آفریقا با جمعیت بیشتر از 10 میلیون تشکیل خواهند داد و تجربه موفق توکیو میتواند برای آنها بسیار حائز اهمیت باشد. به گفته صاحبنظران، یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این شهر، که از دلایل موفقیت آن نیز به شمار میرود، چندقطبی بودن انست. بعد از جنگ جهانی دوم، تمرکز سازندگان شهر بر روی حملونقل عمومی استوار بود. همین امر موجب شد مناطق مسکونی در اطراف ایستگاههای مترو شکل بگیرد. به دلیل اینکه تمام کسبوکارها، مراکز سیاسی و اقتصادی همگی حول ایستگاههای مترو ساخته شد، توکیو را شهری غیرمتمرکز و چندقطبی میگویند و این امر موجب شده افراد کمترین جابهجایی را از مترو تا محل موردنظر خود داشته باشند.
4- دموگرافیک جمعیتی
از نظر دموگرافیک جمعیتی نیز ژاپن نمونه عجیب و جالبتوجهی است. ژاپن تقریبا بیشترین امید به زندگی را بین کشورهای مختلف دارد. هر زن ژاپنی به طور متوسط تا 88 سالگی و هر مرد ژاپنی به طور متوسط تا 82 سالگی عمر میکند بر همین اساس، ژاپنیها در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار بیشتر عمر میکنند. اما همین موضوع باعث شده سهم جمعیت مسن در این کشور بسیار بیشتر از سایر کشورها باشد. تعداد بالای جمعیت مسن را از مهمترین دلایل افت اقتصاد این کشور مینامند و میانگین سن در این کشور جز بیشترینها در دنیاست. اما جمعیت مسن این کشور از وضعیت سلامت روانی و جسمی قابل قبولی برخوردارند. بر اساس گزارشها، بیش از نیمی از افراد 65 تا 69 سال، و یکسوم از افراد 70 تا 74 سال دارای شغل هستند که این امر سلامت روان آنها را نیز بهبود بخشیده و موجب افزایش عزتنفس و احترام آنها در جامعه شده است. علاوه بر اینها، جمعیت بالای مسن در این کشور سبب شده نرخ پسانداز در این کشور بسیار بالا باشد. همین امر فرصتی را برای دولت فراهم کرده که بسیار بیشتر از سایر کشورها اوراق قرضه منتشر کند. در حال حاضر، مجموع بدهیها در این کشور، بیش از 230 درصد از تولید ناخالص داخلی است که عملا دموگرافیک جمعیتی این کشور، این امر را ممکن کرده است.
رشد سرانه ژاپن، در مقایسه با دیگر اقتصادهای پیشرفته دنیا قابلتوجه است. همچنین نرخ بیکاری در این کشور بسیار پایین بوده و نابرابری درآمدی در سالهای گذشته کاهش یافته است.
5- اقتصاد
آخرین و شاید مهمترین شاخصه اصلی این کشور، اقتصاد بخصوص آنست. بعد از جنگ جهانی دوم، ژاپن سه دهه به طور مستمر رشدهای اقتصادی بسیار بالایی را تجربه کرد تا آنکه در دهه 90 میلادی با ترکیدن حباب مسکن در این کشور، رشدهای بالای اقتصادی متوقف شد و اقتصاد ژاپن عملا وارد یک دوره رکود بلندمدت شد، رکودی که تا به امروز نیز ادامه یافته است. در کنار رشدهای اقتصادی پایین، نرخ تورم نیز حدود سه دهه است که در بازه زیر 1 درصد تا ارقام منفی قرار دارد و بانک مرکزی این کشور با وجود سیاستهای انبساطی، هنوز نتوانسته راهی برای افزایش نرخ تورم بیابد. منفی بودن تورم در یک اقتصاد امری مضر است؛ زیرا بدین معناست که اگر افراد تقاضای خود را به عقب بیندازند، سود بیشتری کسب میکنند. این امر در کنار پیر شدن جمعیت عملا تقاضا را در اقتصاد ژاپن به میزان قابل توجهی کاهش داده است. بااینوجود کروگمن، از اقتصاددانان برجسته آمریکایی، بر این باور است که اقتصاد ژاپن از آن چیزی که تصور میشود بسیار بهتر عمل کرده است. اگرچه رشد اقتصادی ژاپن پایین است اما رشد سرانه، در مقایسه با دیگر اقتصادهای پیشرفته دنیا قابلتوجه است (نمودار 1). همچنین نرخ بیکاری در ژاپن بسیار پایین بوده و نابرابری درآمدی در سالهای گذشته کاهش یافته است. علاوه بر اینها، نرخ بازگشت اوراق دولتی ژاپن در مقایسه با سایر کشورهای بزرگ بسیار کمتر است (نمودار 2)؛ اما همچنان اوراق دولتی ژاپن خریدار دارد، زیرا ترکیب جمعیتی این کشور و رفتار مصرفی آنها، موجب شده میزان پسانداز همواره قابل توجه باشد.
نمودار 1: مقایسه میانگین نرخ رشد سرانه کشورهای گروه 7 در سه دوره مختلف زمانی
توضیحات: نمودار قرمز به دهه 90 میلادی اشاره دارد. نمودار آبی روشن به دهه اول هزاره دوم میلادی و آبی تیره به دهه دوم هزاره دوم میلادی اشاره دارد
منبع: OCED
نمودار 2: نرخ بازده اوراق دولتی دهساله
منبع: OCED
درسهای ژاپن
ژاپن را میتوان نمونهای موفق دانست که توانسته بزرگترین تهدیدهای اقتصادی، سیاسی و اقلیمی را تبدیل به فرصت کند. اقلیم خاص این کشور و ریسک بالای بلایای طبیعی، تابآوری اجتماعی را در برابر معضلات افزایش داده است. بهعبارتدیگر، هم مردم و هم دولت، آمادگی پیشینی خود در برابر بلایای طبیعی را افزایش دادهاند. همچنین دولت در سیاست خارجی، مهمترین اولویت را به اقتصاد و رشد اقتصادی داده است و در سیاست داخلی نیز سلامت روانی شهروندان برای دولتمردان از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوه بر اینها، اعتماد قابلتوجه مردم به دولت موجب شده اقتصاد این کشور بیش از 230 درصد بدهی ایجاد کند و بااینوجود ناپایداری مالی ایجاد نشود. در مجموع میتوان گفت که این کشور با وجود مشکلاتی که از سر گذرانده، توانسته نمونه موفقی بهجای بگذارد و این نمونه موفق حاوی درسهای مهمی برای سایر کشورهاست.
این گزارش برگرفته از ویژهنامه اکونومیست 11 دسامبر تحت عنوان " on the front line" است