رهنمان

کسب وکارهای دیجیتال و توهم رشد نمایی

در چند دهه اخیر، کسب و کارهای دیجیتال رشد چشم‌‌گیری را تجربه کرده‌‌اند طوری که ارزش بازار برخی از آنها از تولید ناخالص داخلی بعضی کشورها فراتر رفته است؛ اما باید توجه داشت که هر کسب و کار دیجیتالی نمی‌‌تواند در بلند مدت رشد نمایی و پایدار داشته باشد و تحقق رشد نمایی نیازمند وجود ویژگی‌هایی است که در بسیاری از کسب‌وکارهای دیجیتال وجود ندارد.

10

مرداد

کلمات کلیدی: اوبر، عصر دیجیتال، اثر شبکه‌‌ای، شرکت‌‌های فناور، استارت‌‌آپ، پلتفرم

تهیه کننده: حمداله شکرالهی

مقدمه

گزارش مالی سه ماهه سوم سال 2021 شرکت حمل و نقل آنلاین اوبر[1] نشان می‌‌دهد سود ناخالص این شرکت به رغم درآمد 4.8 میلیارد دلاری فصلی آن برابر 8 میلیون دلار بوده است. گزارش فصلی شرکت‌‌های فناور نشان می‌‌دهد تعداد زیادی از آنها در ماه‌‌های اخیر سود بسیار کمی کسب کرده‌اند. دلایل افت سود این شرکت‌‌ها چیست و آیا این پدیده در تمام پلتفرم‌‌های دیجیتال اتفاق خواهد افتاد. تصور غالب این است که هر کسب و کار دیجیتالی همواره بایستی رشد نمایی را تجربه کند که این امر، تصوری اشتباه است. اهمیت این موضوع سبب شده است تا اکونومیست در گزارشی با عنوان " اوبر و شرکت‌‌های مشابه آن نمی‌‌توانند از قوانین سرمایه‌‌داری سرپیچی کنند"[2] از جنبه‌‌های مختلفی به این موضوع بپردازد.

جذب مستمر مشتری، ایجاد هیجان با معرفی نوآوری‌های مختلف و قفل کردن مشتری، ، توسعه کسب و کار با جذب افراد بیرونیو از مغلوب کردن گزینه‌های رقیب برای انتخاب مشتریان، از ویژگی‌‌هایی است که کسب و کارهای بزرگی مانند اپل، مایکروسافت و آمازون بر اساس آن به رشدهای نمایی دست یافته‌اند.

ویژگی پلتفرم‌‌های دیجیتال

اولین ویژگی‌‌  بارز عصر دیجیتال ظهور شرکت‌‌هایی است که یک شبه راه صد ساله را پیموده‌‌اند و در کمتر از دو دهه خود را به تراز اقتصادهایی که شاید هزاران سال قدمت دارند رسانده‌‌اند. به عنوان مثال، ارزش بازاری[3] شرکت اپل نزدیک به 2.1 تریلیون دلار است، یعنی 100 میلیارد دلار بالاتر از تولید ناخالص داخلی کشور ایتالیا با تمام معادن، شرکت‌‌های خودروسازی مانند فیات، صنایع، دانشگاه‌‌ها مزارعسایر بخش‌های اقتصاد آن. به عنوان نمونه‌‌ای دیگر، ارزش بازاری شرکت مایکروسافت برابر 1.9 تریلیون دلار تخمین زده می‌‌شود که حدود 100 میلیارد دلار بیشتر از انداز تولید ناخالص داخلی برزیل است. همچنین برآورد می‌‌شود ارزش بازار شرکت آمازون برابر 1.7 تریلیون دلار یعنی حدود 100 میلیارد دلار بالاتر از اقتصاد کره جنوبی و 300 میلیارد دلار بالاتر از اقتصاد استرالیا باشد.

هر چند این مقایسه دارای اشکالاتی است، اما مفهوم مهمی را بیان می‌‌کند و آن این است که شرکتی مانند اپل در کمتر از 20 سال توانسته است ارزشی بیشتر از تولید ناخالص داخلی کشوری مانند ایتالیا خلق کند.

 حتی مقایسه دو شرکت با هم نیز نشان از رشد بسیار بالای پلتفرم‌‌های دیجیتال در دهه‌‌های اخیر است. به عنوان مثال، شرکت آمازون با ارزش بازاری نصف والمارت[4] در سال 2012 ، ارزش بازار آن در سال 2021 به بیش از 4 برابر ارزش وال‌‌مارت رسیده است. بنابراین این ویژگی بارز عصر دیجیتال است که منجر به رشد بسیار زیاد آمازون، اپل و امثال آن شده است.  

عدم نیاز به بستر جغرافیایی خاص و همچنین نبود محدودیت در مکان و زمان، ویژگی دوم عصر دیجیتال است که منجر به رشد و توسعه پلتفرم‌‌های دیجیتال بدون نیاز به فضای فیزیکی و محدودیت مکانی خاص شده است. امروزه هر کاربری می‌‌تواند بدون محدودیت جغرافیایی و در کمترین زمان نیاز خود را از طریق اینترنت تهیه نماید.

دلایل رشد پلتفرم‌‌های دیجیتال

اکونومیست سه دلیل عمده برای رشد نمایی این شرکت‌‌ها نام می‌‌برد.

1- شرکت‌‌های حوزه فناوری توانسته‌‌اند با هزینه نهایی بسیار ناچیز در مقیاس جهانی کالا و خدمات را به مشتری ارائه دهند. لذا این یکی از ویژگی مهم پلتفرم‌‌های دیجیتال است که منجر به رشد نمایی آنها شده است.

2- ویژگی دیگر پلتفرم‌‌های دیجیتال جذب و قفل کردن[5] مشتری است. به عبارتی این نوع کسب و کارها توانسته‌‌اند در مقیاس جهانی مشتری‌‌های خود را وابسته خود کنند و بازار را به طور کاملا در اختیار خود بگیرند.

3- اثر شبکه‌‌ای[6] یعنی ارزش محصولی که در آن شبکه عرضه می‌‌شود بسته به تعداد افرادی است که آن محصول را استفاده می‌‌کنند. به عبارت بهتر، افزایش تعداد استفاده‌‌کنندگان از یک کالا یا خدمت، باعث افزایش ارزش آن کالا یا خدمت می‌‌شود.

 

رشد نمایی ویژگی مشترک همه پلتفرم‌ها نیست

ارزش بازاری اوبر در حال حاضر برابر 87 میلیارد دلار است و قابل مقایسه با شرکتی مانند اپل با ارزش بازاری 2.1 تریلیون دلار نیست. ارزش بازاری 5 شرکت برتر فانگ[7] یعنی فیس‌‌بوک (پلتفرم متا)، اپل، آمازون، نت‌‌فلیکس[8] و گوگل برابر 6 تریلیون دلار یعنی حدود 7.4 درصد کل درآمد جهان است.

در کسب و کارهایی مانند اپل یا گوگل، مصرف کننده با ورود به شبکه جذب آن می‌‌شود و این افراد بازار را برای افراد بیرون از شبکه جذاب کرده و با ورود افراد خارج از شبکه، بازار بزرگ‌تر و لذا جذاب‌‌تر می‌‌شود و در نتیجه آن رشد نمایی اتفاق می‌‌افتد. بنابراین کسب و کاری که از این مدل پیروی می‌‌کند چرخه آن متوقف نمی‌‌شود. نتیجه اینکه این چرخه در پلتفرم‌‌های دیجیتال تا زمانی که امید و هیجان برای پیوستن به شبکه مصرف‌کنندگان وجود داشته باشد ادامه می‌یابد و از ویژگی این کسب و کارها نیز حفظ این هیجان با جذاب نمودن و توسعه بازار است.  

اما کسب و کاری با ویژگی اوبر یک سری محدودیت‌‌هایی دارد که مسیر آن با کسب و کارهای مشابه آمازون یا اپل متفاوت است. به عنوان مثال قانون پرداخت در هر کشوری ایکسان نیست. به عنوان مثال، اوبر در برخی نقاط دنیا مانند لندن مجبور است به رانندگان خود بر اساس قانون حداقل دستمزد، حقوق پرداخت کند. همچنین در برخی کشورها این شرکت موظف است به کارکنان خود، حقوق بازنشستگی پرداخت کند. یا به عنوان نمونه‌‌ای دیگر، کسب و کاری مانند اوبر نتوانسته است مانند آمازون مشتریان خود را قفل کند و افراد می‌‌توانند به راحتی از بنگاه‌های رقیب اوبر استفاده کنند.  بنابراین دلیل اینکه سود اوبر نسبت به درآمد آن ناچیز است این بوده که نتوانسته اثر شبکه‌‌ای را در مقیاسی بزرگ‌تر توسعه و گسترش دهد. بنابراین اکونومیست در مقاله خود به خوبی اشاره می‌‌کند که هر کسب و کار دیجیتالی نمی‌‌تواند همواره رشد نمایی داشته باشد و این تصور که هر پلتفرم دیجیتالی باید رشد نمایی داسته باشد را نوعی توهم پلتفرمی می‌‌داند.

تصور غالب سرمایه‌‌گذاران و توسعه دهندگان پلتفرم‌‌های دیجیتال این است که هر کسب و کاری در این حوزه باید رشد نمایی و سود روبه رشدی داشته باشد. میزان سود ناخالص شرکت اوبر و رشد آن در ماه‌‌های اخیر این نادرست بودن این تصور را در مورد کسب و کارهای دیجیتال نشان داده است.  

 

مسیر آینده کسب و کارهای پلتفرمی

پلتفرم‌‌های دیجیتال و به طور کلی این نوع کسب و کارها محدود به مکان و زمان خاصی نیستند و ارتباط چندانی نیز به فضای سیاسی حاکم در یک کشور خاص ندارند. بنابراین ویژگی این نظام نوپای تولید و توزیع ثروت این است که بین المللی است و همچنین همبستگی بسیار کمی با نظام سیاسی دارد.

در قلب این بنگاه‌های تولیدکننده  ثروت افراد بسیار توانمندی نیز وجود دارند که توانایی خلق ثروت، خلق ایده و رقابت را دارند. به عبارتی خلق ثروت در این کسب وکارها بر خلاف کسب و کارهای سنتی یا کسب و کارهایی که وابسته به کشاورزی، معدن و جنگل است، کاملا وابسته به نیروی انسانی است؛ به همین دلیل، مدیریت سرمایه انسانی در این کسب و کارها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اما نکته من این است که هر کسب و کار دیجیتالی نمی‌‌تواند رشد نمایی را تجربه کند و در نهایت محکوم به پیروی از قوانین اقتصاد است. نتیجه اینکه، تجربه اوبر کمک کرده است تا بدفهمی درباره پلتفرم‌‌ها اصلاح شود و انتظار از این پلتفرم‌‌ها حداقل برای توسعه‌‌دهندگان و سرمایه‌‌گذاران آن منطقی‌‌تر شود.



[1] Uber

[2]  این گزارش برگرفته از مقاله اکونومیست منتشر  شده در تاریخ 9 نوامبر 2021 با عنوان

Uber, DoorDash and similar firms can’t defy the laws of capitalism after all

[3] Market Capitalization (Market Cap.)

[4]  Walmart

[5] locking

[6]  Network Effect

[7] FAANG

[8] Netflix

درخواست خدمات مشاوره و آینده‌پژوهی
سفارش گزارش‌های تحلیلی

جستجوی یادداشت ها

v

در شبکه های اجتماعی ما را همراهی نمایید

جستجوی کلمات کلیدی